نگاهی به فیلم «پوست» ساخته بهمن و بهرام ارک

قلب تو، قلب پرنده

داستانی عاشقانه با مایه‌هایی از وحشتِ بومی‌شده که از الگوهای روایی افسانه‌های فولکلور بهره می‌گیرد و البته راه به الگوهای فیلم‌های موزیکال هم می‌برد: این توصیف، شاید تا حدی نشان دهد که هنگام مواجهه با فیلم پوست (به کارگردانی بهمن و بهرام ارک) قرار است با چه معجون عجیبی روبه‌رو باشیم. ترکیب این الگوها در یک فیلم سینمایی، برای فیلمسازان باتجربه‌تر هم چالش بزرگی محسوب می‌شود. اما برادران ارک – از مهم‌ترین و موفق‌ترین فیلمسازان عرصه فیلم کوتاه در سال‌های اخیر – به‌سراغ چنین چالشی رفته و، البته، از آن سربلند بیرون آمده‌اند.

ماجرای فیلم از جایی شروع می‌شود که فردی به‌نام سید بر اثر حادثه‌ای می‌میرد. در ادامه با مرد دیگری به‌نام آراز همراه می‌شویم. او سال‌ها قبل به دختری مسیحی به‌نام مارال علاقه داشت اما مارال با سید ازدواج کرد. مرگ سید عشق مارال را دوباره در دل آراز شعله‌ور می‌کند. آراز به‌تدریج متوجه می‌شود که علت ناکامی‌اش در رسیدن به مارال، طلسمی بوده که توسط مادرش ایجاد شده است. آراز برای باطل‌کردن طلسم تلاش می‌کند اما در ادامه متوجه می‌شود که بر سر یک دوراهی پیچیده قرار گرفته است.

برادران ارک در پرورش سویه عاشقانه فیلم به‌اندازه جنبه رمزآلود و تعلیق‌آمیز موفق نشان نمی‌دهند. عشق آراز به مارال قرار است آن‌قدر آتشین باشد که تصمیمات مهم و ویژه او را در ادامه توجیه کند. اما فیلم چندان به‌سمت گسترش این بخشِ کلیدی نمی‌رود. بخش مهمی از وجه عاشقانه ماجرا از طریق عاشیق (نغمه‌خوان سیار در فرهنگ غنی ترکی) به ما منتقل می‌شود

پوست از جنبه‌هایی یادآور حیوان، مطرح‌ترین فیلمِ کوتاه برادران ارک، است. جدا از برخی از ایده‌های مشترک (مثلاً «رفتن در جلد یک حیوان») می‌توان به مضامینِ مشترک میان دو فیلم اشاره کرد. هر دو اثر به مسائلی همچون ازخودبیگانگی، مسخ و تبدیل شکارچی به شکار می‌پردازند. هر دو فیلم بر پایه این حرکت میانِ قطب‌های متضاد بنا شده‌اند. با این وجود، اگر در حیوان – به‌واسطه زمان اندک فیلم – این حرکت به‌سرعت و به‌شکلی فشرده طراحی شده بود، در پوست این فرصت فراهم آمده که شاهد روندی بسط‌یافته‌تر (و نه کش‌آمده) از این مسیر (آن هم نه فقط در مورد یک شخصیت بلکه لااقل در مورد سه شخصیت مختلف) باشیم. تضاد میان عشق صادقانه آراز و پوستِ شیری که در فیلم بر تن می‌کند، نمودی از همین حرکت میان قطب‌ها است. از سوی دیگر، در هر دو فیلم با یک محیط شبه‌بدوی و – از نظر بصری – تیره‌وتار و مه‌آلود روبه‌روییم: جهانی آن‌چنان متفاوت با فضای روزمره که باعث می‌شود احساس کنیم هیچ شناختی از قواعد آن نداریم و – بنابراین – می‌توانیم احتمال وقوع هر حادثه‌ای را در آن بپذیریم. فضاسازی برادران ارک در هر دو فیلم جان می‌دهد برای خلق یک فیلم ترسناک. اما پوست، علی‌رغم داشتن مایه‌هایی از ژانر وحشت، محدود به الگوهای این ژانر نمی‌شود. انتساب فیلمی مثل پوست به ژانر وحشت، توصیفی ناقص از این فیلم است. با این وجود، موفقیت این دو برادر در ساخت فضایی پر از دلهره و تعلیق را می‌توان یکی از دستاوردهای آن‌ها در پوست دانست.

این فضای دلهره‌آور در تعارض بر بستر عاشقانه فیلم برجسته‌تر می‌شود. زمانی گریس کلی به نکته مهمی اشاره کرده بود که از آلفرد هیچکاک آموخته بود: این که صحنه‌های قتل را باید چون صحنه‌های عاشقانه، و صحنه‌های عاشقانه را باید چون صحنه‌های قتل ساخت. رگه‌هایی از این نگرش را می‌توان در برخی از سکانس‌های پوست ردیابی کرد. تجمیع عناصر متضاد، به غیرقابل‌پیش‌بینی شدنِ پوست کمک کرده است. در طول فیلم به‌سختی می‌توانیم حدس بزنیم که در صحنه بعد قرار است حسی از یک عشق قدیمیِ از نو زنده‌شده به ما دست دهد یا ترسی عمیق در ما ایجاد شود. پوست فیلمی است که مثل ماهی میان ژانرها و الگوهای مختلف سُر می‌خورد.

نکته دیگری که به باورپذیر شدن فضای یکه پوست کمک می‌کند، بهره‌گیری از الگوهای بومی برای پیشبرد داستان است. این الگوها محدود به استفاده برادران ارک از افسانه‌های فولکلور، ارجاعاتی به تعزیه و هسته اصلی داستان – عشق پسری مسلمان به دختری مسیحی که داستانی محبوب در تاریخ هنرهای روایی ایران محسوب می‌شود – نیست بلکه به شیوه روایت فیلم هم برمی‌گردد. برادران ارک در طول فیلم به‌سرعت میان عینیت و ذهنیت، میان دنیای واقعی و دنیایی مبتنی بر جادو و طلسم، میان جهان انسان‌ها و جهان اجنه، حرکت کنند. روایت پیچیده، تودرتو و سیال فیلم شباهتی به تصویری ندارد که از فیلم‌های ترسناک کلاسیک در ذهن داریم بلکه بیشتر افسانه‌های کهن ایرانی را به‌یاد می‌آورد. این ریشه آشنا، یکی از عواملی است که باعث می‌شود پوست از افتادن در دامی فرار کند که گریبانِ بسیاری از فیلم‌های ترسناک سینمای ایران را گرفته است. در طول فیلم، بیش از آن‌که به‌سمت مقایسه مسیر حرکت فیلم پوست با الگوهای پذیرفته‌شده ژانر وحشت – با ریشه عمیقاً غربی‌اش – برویم، فیلم را با الگوهای آشنای بومی مقایسه می‌کنیم و این مقایسه، به فیلم کمک می‌کند تا یک اثر اصیل به‌نظر برسد و نه یک فیلم تقلیدی.

برادران ارکبا این وجود، برادران ارک در پرورش سویه عاشقانه فیلم به‌اندازه جنبه رمزآلود و تعلیق‌آمیز موفق نشان نمی‌دهند. عشق آراز به مارال قرار است آن‌قدر آتشین باشد که تصمیمات مهم و ویژه او را در ادامه توجیه کند. اما فیلم چندان به‌سمت گسترش این بخشِ کلیدی نمی‌رود. بخش مهمی از وجه عاشقانه ماجرا از طریق عاشیق (نغمه‌خوان سیار در فرهنگ غنی ترکی) به ما منتقل می‌شود. استفاده از این ساختار روایی، البته یکی از تمهیدات شجاعانه برادران ارک است که، با ارجاع به یکی از سنت‌های دیرینه فرهنگی منطقه آذربایجان، منابع الهام خود و حال‌وهوای فولکلور اثر را برجسته می‌کنند. با این وجود این نغمه‌ها برای باوراندن آن عشق آتشین کافی به‌نظر نمی‌رسد. برادران ارک در جنبه دلهره‌آمیز ماجرا تمام جزییات را خود ساخته‌اند اما در سمت عاشقانه، به‌نظر می‌رسد بیشتر به سنت‌های فرهنگی فولکلور تکیه کرده‌اند. شناخت ما از جنبه‌های مختلف شخصیت‌های اصلی، می‌توانست سویه عاشقانه کار را محکم‌تر کند اما در پوست با شخصیت‌هایی روبه‌رو هستیم که – علی‌رغم باورپذیر بودن – هنوز به کمال نرسیده‌اند و همین به پاشنه آشیل پوست تبدیل شده است.

با این وجود، نکات مثبت پوست آن‌قدر هستند که این مشکلات ضربه سنگینی به تأثیرگذاری‌اش نزنند. این ساخته بلند برادران ارک، تقریباً از هیچ جنبه‌ای در مسیرهای متعارف و تکرارشونده سینمای این سال‌های ما قرار نمی‌گیرد. واقعیت این است که حتی جنبه عاشقانه کار هم – علی‌رغم مشکلاتی که ذکر شد – به‌مراتب باورپذیرتر و عمیق‌تر از بسیاری از عاشقانه‌های تخت و سطح‌پایین سینمای ایران از کار درآمده است. بهمن و بهرام ارک در پوست سعی کرده‌اند با یک دست چند هندوانه بردارند. این جاه‌طلبی – آن هم با توجه به شرایط پیچیده فیلمسازی در سینمای ایران – به‌سادگی می‌تواند به نتیجه‌ای فاجعه‌بار ختم شود. با این وجود برادران ارک، به‌شکل قابل‌تحسینی، توانسته‌اند در اکثر مسیرهای انتخابی به سرمنزل مقصود برسند. بهمن و بهرام ارک با فیلم‌های کوتاهی همچون نجس و حیوان جایگاه خود را به‌عنوان فیلمسازانی بااستعداد و کاربلد ثابت کرده بودند. پوست نشان می‌دهد که انظارات ایجادشده پس از تماشای فیلم‌های کوتاه این دو برادر بیهوده نبوده است. حالا می‌توان با کنجکاوی بیشتری منتظر کارهای بعدی آن‌ها ماند.

تماشای آنلاین فیلم سینمایی پوست

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

1 دیدگاه
  1. نجمه می‌نویسد

    فیلم بسیارعالی بودودقیقا نقطه قوتش همین بودکه اجنه رونشون میدادبرخلافه فیلمه خوابگاه دختران وروزهفتم که سرکاری بودن ونشون میداد که یه نفرخودش روبعنوان جن داره جامیزنه ،امااین فیلم باتوجه به تجربه خیلیا وجوداین موجودات رونه فقط انکارنکردبلکه اونهارووشادی کردنای معروفه اجنه روهم خیلی درست به نمایش کشیدوازهمه مهمترپایان بندی بسیارخوبی داشت،تبریک به کارگردانش👌

fosil