فیلم مستند چارلی چاپلین واقعی نگاهی به زندگی و فعالیت چارلی چاپلین دارد. پیتر میدلتون و جیمز اسپینی برای کارگردانی همین فیلم، نامزد دریافت سه جایزه بفتا شدند. مستندی که با استفاده از صداهای ضبط شده، بازسازیهای سینمایی، آرشیو شخصی و سخنان چاپلین در مصاحبهای که با مجله «لایف» انجام داده بود، زندگی او را از خرابههای لندن در دوران ویکتوریا تا صعودش به شهرت و موفقیت هالیوودی به تصویر میکشند. بد نیست بدانید این فیلم که در فیلیمو هم در دسترس است، نامزد دریافت جایزه برای بهترین فیلم مستند بینالمللی از جشنواره فیلم زوریخ شده است.
خلاصه داستان مستند چارلی چاپلین واقعی
فیلم مستند چارلی چاپلین واقعی با ترکیبی از صداهای ضبط شده تاکنون نشنیده، بازسازیهای دراماتیک و آرشیو شخصی، صعود یک شبه چارلی چاپلین از محله فقیرنشین لندن ویکتوریایی به کسب شهرت بسیار زیاد در قلههای هالیوود را پیش از سقوط جنجالآمیزش دنبال میکند. چارلی چاپلین واقعی، جنبههای متعدد شخصیت پیچیدهای که زندگیاش به اندازه هنرش خارقالعاده بود را بررسی میکند. او به مدت چندین دهه مشهورترین آدم دنیا بود. اما چارلی چاپلین واقعی چه کسی بود؟
مروری بر نظر منتقدان درباره فیلم چارلی چاپلین واقعی
لسآنجلس تایمز | امتیاز: ۸۰ از ۱۰۰
علی رغم برخی کوتاهیها، فیلم از مصالحی غنی و رضایتبخش تشکیل میشود و باید مورد استقبال طرفداران چاپلین قرار بگیرد.
فیلم استیج | امتیاز: ۶۷ از ۱۰۰
فیلم در هیچ لحظهای از ریتم نمیافتد و به طور مشخص در لحظههای پایانی تاثیرگذار است. در نهایت، چارلی چاپلین واقعی یک فیلم ناقص درباره یک فیلمساز ناکامل است.
نیویورک تایمز | امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰
وعده اصلیای که عنوان فیلم به ما میدهد، به نقطه نظرهایی قابل پیشبینی از اعضای خانواده چاپلین تقلیل مییابد. اما این دیباچه برای چاپلین، هر زمان که او در آن حضور دارد میدرخشد. جایی که او نبوغ خود را در اینکه هر کاری را میتواند اشتباه انجام بدهد در حد کمال مطلق به نمایش میگذارد.
هالیوود ریپورتر | امتیاز: ۵۰ از ۱۰۰
انتخابهای دو کارگردان فیلم، اغلب هرگونه بینش بالقوهای را مختل میکند. با اینحال، فیلم آنقدر چیزهای خوبی دارد که طرفدران این موضوع ممکن است قدرت مقاومت در برابر آن را نداشته باشند.
نقد بلند ایندیوایر بر فیلم چارلی چاپلین واقعی
کریستین بلاولت | «شمایل» پرکاربردترین کلمه در روزنامهنگاری سینمایی است، اما هیچ واژه دیگری برای توصیف چارلی چاپلین وجود ندارد. او آنقدر معروف بود که ایده ستاره سینما را خلق کرد. چاپلین اولین کسی بود که به سادگی با تولید انبوه تصویری از خودش، در قالب مخلوق خود ولگرد کوچک، تمام دنیا را به تسخیر خود درآورد. شمایل چاپلین با یک کلاه لبهدار، سبیل مسواکی، با عصایی لق در دست و یک کت بسیار تنگ، برای همیشه در ذهن ما نقش بسته است. شما شاید تا به حال کارتونی از میکی ماوس ندیده باشید، اما او را میشناسید. همچنین شما شاید هرگز فیلمی از چاپلین ندیده باشید، اما به محض دیدن چنین شمایلی او را خواهید شناخت. تفاسیر هنری متضادی از عیسی ارائه شده است، اما از چاپلین فقط یک تصویر منحصر بفرد وجود دارد.
ایستمن: «از هر چارلی چاپلینی که شانس مواجه شدن با آن را دارید لذت ببرید. اما سعی نکنید آنها را به چیزی که میتوانید درک کنید، پیوند بدهید. تعداد آنها بسیار زیاد است!»
باتوجه به عنوان مستند جدید پیتر میدلتون و جیمز اسپینی، چارلی چاپلین واقعی، ممکن است فکر کنید آنها میخواهند به چیزی دست یابند که بیشتر مستندهای تاریخ سینما با جدیت برای رسیدن به آن تلاش میکنند. اینکه نگاهی عمیقتر و گستردهتر به موضوع خود داشته باشند و جوهر واقعی آن را به تصویر بکشند. اما از همان قابهای ابتدایی و اشارهای به نقل قولی از دوست چاپلین، مکس ایستمن، آنها اعتراف میکنند که این کار با چاپلین غیرممکن است. بنابراین عنوان فیلم تا حدی یک شوخی بنظر میرسد. ایستمن میگوید: «از هر چارلی چاپلینی که شانس مواجه شدن با آن را دارید لذت ببرید. اما سعی نکنید آنها را به چیزی که میتوانید درک کنید پیوند بدهید. تعداد آنها بسیار زیاد است.»
کارگردانان یادداشتهایی بر نابینایی (Notes on Blindness)، درباره یک استاد دانشگاه نابینا به نام جیمز هال، از فهرست کردن گسترده و خطی زندگی چاپلین اجتناب میکنند تا بجای آن برداشتهای شخصی خود را از او ارائه بدهند. چارلی چاپلین واقعی، در مدت زمان تقریبی دو ساعته خود، بیشتر از آنکه بخواهد یک فیلم زندگینامهای جامع باشد قصد دارد بگوید که زندگی چاپلین برای تاریخ فیلم چه معنایی دارد و اینکه امروز ممکن است چگونه درباره او فکر کنیم. اگرچه، این رویکرد در اینجا کاملا موفق نیست، اما میتواند به مخاطبانی که تازه با سینمای کلاسیک آشنا شدهاند کمک کند.
میدلتون و اسپینی به تفاوت میان فیلمهایی چارلی برای برای کیاستون (Keystone)، یا برای اسنای (Essanay)، میوچوال (Mutual) و فرست نشنال (First National)، ساخته است، به هیچوجه اهمینی نمیدهند. اینها جزئیات دایرهالمعارفیای هستند که دیگر مستندهای درباره چاپلین به آنها پرداختهاند. اگرچه، بنظر میرسد برخی از بهترین لحظات سینمایی چاپلین سزاوار کاوش بیشتری هستند. در حالی که فقط نگاه کوچکی به صحنههایی مانند رقص ساندویچها در جویندگان طلا (The Gold Rush) یا رقص با گوی کره زمین در دیکتاتور بزرگ در فیلم فیلم وجود دارد. هیچ اشارهای به فعالیت او به عنوان آهنگساز، نوشتن موسیقی برای تمامی فیلمهایش نمیشود. فعالیتی که بخودی خود چاپلین را به کاملترین هنرمند سینما تا آن زمان تبدیل کرد.
چارلی چاپلین واقعی در نهایت بر این نکته درنگ میکند که خود چاپلین هرگز تغییر نکرده اما تصورات ما از او دچار تغییر شده است. اکنون شاید فکر کنیم اخراج او از کشور به دلایل جعلی، وحشتناک است. در عین حال، ما از رفتار او با زنان آزرده و ناراحت هستیم. موضوعی که در دوران اوج فعالیت حرفهای او به سختی خبرساز شد. مستند، زمان قابل توجهی را به فیلم مصاحبهی واقعی همسر دوم چاپلین، لیتا گری که او را در دوازده سالگی ملاقات کرد، اختصاص داده است. بازیگری که چاپلین او را برای فیلم پسربچه (The Kid) انتخاب کرد. آنها زمانی که او ۱۶ ساله و چاپلین ۳۵ ساله بود ازدواج کردند. گری در زمان این مصاحبه در دههی ۸۰ زندگی خود است (او در سال ۱۹۹۵ در ۸۷ سالگی درگذشت) و در آن از بدرفتاریهای چاپلین صحبت میکند. اقداماتی که به وضوح تمام زندگی او را تحت تاثیر قرار داده است. میدلتون و اسپینی به این نکته اشاره میکنند که گری به سختی میتوانست در طول زندگیاش داستان خود را بازگو کند، چراکه مصاحبهها همیشه به نبوغ چاپلین گره میخوردند.
پیش از این مستندهای بسیار خوبی از چاپلین ساخته شده است. از جمله میتوان به ولگرد جنتلمن (The Gentleman Tramp) ریچارد پترسون، ولگرد و دیکتاتور (The Tramp and the Dictator) کوین براونلاو و احتمالا بهترین آنها، چارلی: زندگی و هنر چارلی چاپلین (Charlie: The Life and Art of Charles Chaplin) ریچارد شیکل، اشاره کرد. اما هیچکدام از آنها داستان لیتا گری را آنطور که چارلی چاپلین واقعی روایت میکند، بیان نکردهاند. البته این بدان معنا نیست که ما باید زندگی و کار چاپلین را به کلی کنار بگذاریم، بلکه از این جهت اهمیت دارد که درک دقیقتری از آن داشته باشیم.
از همین زاویه میتوان چارلی چاپلین واقعی را به عنوان یک گام رو به جلو برای مستندهای تاریخ سینما در نظر گرفت، هرچند که فیلم کاستیهایی نیز داشته باشد. اینکه میتوانید بدون نادیده گرفتن ضعفهای هنرمند، هنر را قدر بدانید. همانطور که بسیاری در گذشته تلاش کردهاند آن را انجام بدهند. ما هنوز چارلی چاپلین واقعی را نمیشناسیم. ما هرگز نمیتوانیم، زیرا همانطور که ایستمن اشاره کرد، یک چارلی چاپلین وجود ندارد. او افراد زیادی بود، برخی خوب، برخی بد. زندگی یک انسان را نمیتوان تنها به یک چیز تقلیل داد. اما این نیز بدان معنا نیست که باید از واقعیت دور شویم.
امتیاز سایتهای سینمایی به مستند چارلی چاپلین واقعی
- میانگین امتیاز کاربران در سایت IMDB آیامدیبی: ۷.۴ از ۱۰
- میانگین رضایت مستند چارلی چاپلین واقعی بر اساس نظر منتقدان سایت راتن تومیتوز: ۹۴ درصد بر اساس ۱۷ نقد
- میانگین رضایت مستند چارلی چاپلین واقعی بر اساس نظر منتقدان سایت متاکریتیک: ۶۳ درصد براساس ۷ نقد
صحبتهای پیتر میدلتون و جیمز اسپینی، کارگردانان مستند
مصالح آرشیوی
پیتر میدلتون: چند سال پیش، تهیهکننده بن لیمبرگ که یک معاملهی فوقالعاده برای دسترسی کامل به آرشیو شخصی و هنری انجام داده بود با من تماس گرفت. این یکی از نخستینبارهایی است که یک نفر فرصتی برای چنین دسترسی گستردهای در اختیار دارد. این مجموعه شامل فیلمهای چاپلین، فیلمهای خانگی او، برخی مصالح شخصی شگفتانگیز و تعداد زیادی عکس و اسناد آرشیوی بود.
جیمز اسپینی: یک منبع وسوسهبرانگیز که شامل یک مصاحبهی صوتی سه روزه با مجله لایف در دههی شصت میشود، وجود دارد. بخشهایی از آن قبلا استفاده شده بود و رونوشت آن نیز موجود بود، اما هیچکس این فرصت را نداشته که آن را بطور دقیق مورد تجزیه و تحلیل قرار بدهد و از تکنیکهای دیجیتالی مدرن برای سودمند ساختن مصالح در یک فیلم استفاده کند. ما شروع به جستوجوی مصالح دیگری کردیم که شاید قبلا واقعا مورد استفاده قرار نگرفته باشند. در این مسیر با چند مورد کلیدی و مهم روبهرو شدیم. یکی از آنها یک ضبط صدای خارقالعاده از دوست دوران کودکی چاپلین بود. او با لهجه زیبا و آهنگین لندنی درباره فقر دوران کودکی چاپلین صحبت میکند. مورد دیگر کنفرانس مطبوعاتی سال ۱۹۴۷ در آستانهی خروج چاپلین از ایالات متحده است. زمانی که تشکیلات هالیوود قصد دارند او را دستگیر کنند و او را به کمونیست بودن متهم کنند. آنها واقعا به علت فقدان روحیه میهن پرستی و مشی سیاسی چاپلین به او حمله میکردند.
ارتباط فیلم با جنبش من هم
میدلتون: ما در دوران خیزش جنبش من هم (MeToo) در حال ساخت فیلم بودیم. تا حدودی میتوان گفت که چاپلین اولین سلبریتی مدرن بود. او اولین کسی بود که به نوعی از طریق یک صفحه نمایش شهرت بینالمللی داشت. چاپلین یکی از اولین افرادی بود که این سوال که آیا زندگی شخصی یک نفر در احساس ما نسبت به فعالیت حرفهای او تاثیر دارد، دربارهاش مطرح شد. جدایی او از همسر دومش، لیتا گری، یک رسوایی بزرگ بود. بخشی از آن به اختلاف سنی آنها و همچنین ادعاهای مطرح شده از سوی لیتا در پروندهی طلاقشان ارتباط پیدا میکرد. ۲۰ سال بعد در اواخر دههی چهل، چاپلین شخصیت ولگرد را رها کرد و دامنهی فعالیتهای سیاسیاش را افزایش داد. شروع دشمنی او با افراد با نفوذ تشکیلات آمریکایی باعث شد که او دیگر از حمایتهای قبلی برخوردار نباشد. ناگهان افبیآی این رسواییهای شخصی را با انتشار در نشریههای نیمقطع تبدیل به سلاحی علیه او کرد. بسیار جذاب خواهد بود که ببینیم رابطه چاپلین با جون بری و مورد لیتا گری، تا چه اندازه به شکل متفاوتی بر قدرت ستاره بودن او تاثیر گذاشتهاند. بسیاری از داستانها لیتا با داستان جنبش من هم طنینانداز شد. به ویژه تلاشی که او برای شنیده شدن حرفش و باور کردن آن توسط مردم داشت.
ارتباط میان چاپلین و کاراکتر ولگرد
میدلتون: فکر میکنم برای چاپلین بسیار پیچیده بود، چرا که شخصیت او (شخصیت ولگرد) کاملا مجذوب در روان خودش بود. او در فیلمهایش به وضوح به درون خود سفر میکند. مانند فیلم بچه که صحنهی جدایی در آن به شکلی آشکار به آسیبهای دوران کودکیاش مرتبط میشود. این واقعیت که شخصیت ولگرد دائما از طریق تحقیر خود به عقب بازمیگردد در فیلم نمود دارد. چاپلین در زندگینامه خود دربارهی احساس حقارتش در سالهای ابتدایی زندگی خود بسیار صحبت میکند و در مصاحبه MOMA نیز اشارههای زیادی به تحقیر وجود دارد. بنظر میرسد نوعی پیوند کیهانی میان چاپلین و شخصیت ولگرد وجود دارد.