فیلم شگفتی (Wonder) محصول سال ۲۰۱۷ داستان پسربچهای است که مادرزادی مشکل جمجمه دارد و چهرهاش طبیعی نیست.
«معمولی بودن» نعمت کمی نیست. فقط کافی است چند لحظه پای حرف کسانی که به هر دلیلی نقص جسمی دارند بنشینید تا ببینید آنها چقدر با حسرت از داشتنِ چیزهایی که شما آن را دارید و اصلاً به نداشتنشان فکر نمیکنید حرف میزنند. یک لحظه به چیزهایی که دارید فکر کنید؛ به هر چیز سادهای. حالا به این فکر کنید که اگر آن را نداشتید چه میشد؟ چقدر زندگی کردن برایتان سخت بود؛ هم برای خودتان و هم برای اطرافیانتان. سختیاش از نظر فیزیکی و جسمانی یک بحث است، کنارآمدن با آن مشکل از نظر روحی بحث دیگری است. فیلم شگفتی به چنین موضوعی میپردازد.

فیلم شگفتی (Wonder) محصول سال ۲۰۱۷ داستان پسربچهای است که مادرزادی مشکل جمجمه دارد و چهرهاش طبیعی نیست. این از آن دست مشکلاتی نیست که در اولین برخورد به چشم دیگران نیاید. اگر کسی مشکل جسمی دیگری داشته باشد، ممکن است بتواند آن را پنهان کند یا لااقل کمی با تأخیر به چشم بیاید ولی اینکه کسی صورت معمولی ندارد، از آن مشکلهای سخت و حلنشدنی است. مخصوصاً اگر کسی که درگیر این مشکل است در سختترین و پیچیدهترین مقطع از زندگیاش، یعنی اواخر کودکی و اوایل نوجوانی باشد. زمانی که بناست ارتباطات اجتماعیاش را پیریزی کند و با افراد دیگری غیر از خانوادهاش مرتبط شود.
نقد و بررسی سریال دش و لیلی | کریسمس جادویی
فیلم شگفتی اقتباسی از رمانی با همین نام به «آر.جی. پالاسیو» نویسنده آمریکایی کودک و نوجوان است. این رمان در سال ۲۰۱۳ جزء فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز بود و در سال ۲۰۱۴ نامزد جایزه تگزاس بلوبونت شد. این کتاب برنده جایزه کتاب سال «NAIBA» در سال ۲۰۱۲ و همچنین برنده جایزه کتاب سال «Book Browse» در همان سال شد. موفقیتهای دیگر این رمان تا امروز را فاکتور میگیرم و به گمانم همینقدرش کافی است تا متوجه شوید، فیلم از نظر داستان، چیزی کم ندارد و فیلمنامه اقتباسی نیز تا حد زیادی موفق بوده است. هرچند لذت رمان، چیز دیگری است؛ مخصوصاً در مورد این داستان که محدودیت زمانی فیلم، اجازه پرداختن به تمام جزئیات را نمیدهد.

«آگی پولمن» (جیکوب ترمبلی) پسربچهای که تا امروز بیست و هفت عمل جراحی را پشت سر گذاشته است ولی هنوز، چهرهای نامتعارف دارد. تا امروز، پنهان از اجتماع، مادرش (جولیا رابرتز) در خانه به او درس میداده است و حالا بناست به مدرسه برود. آن هم بدون کلاه فضانوردی بزرگی که برای پنهان شدن از چشم دیگران، همیشه بر سرش میگذاشته است. مدرسهای که پر است از همسن و سالان او که آنقدر بزرگ و پخته نیستند که بتوانند با این مسئله کنار بیایند؛ چه برسد که طبق معمول عدهای قلدر هم بین آنها باشد. حتی بزرگسالان هم مثل پدر و مادر و خواهر او نیستند که نسبت به او عاطفه و پیوند خونی داشته باشند؛ نهایتش ممکن است به او حس ترحم داشته باشند و تا بخواهند آگی را بشناسند و او را درک کنند چند وقتی طول میکشد.
نقد و بررسی فیلم آسمان نیمه شب | تلاشی سخت برای نجات زمین

از همان اول معلوم است که این فیلم و فیلمهای اینچنینی قرار است شعار بدهند و پر باشند از پیامهای اخلاقی و بالاخره قهرمان فیلم با مشکلش کنار بیاید و پایان خوشی در انتظار او و اطرافیانش باشد؛ ولی این لورفتن داستان از ابتدا و کلیشه بودن ساختار، کار را برای نویسنده سختتر کرده است تا چیزی که باعث میشود مخاطب، داستان یا فیلم را دنبال کند، مسیری باشد که قهرمان طی میکند تا موفق شود. یعنی ابتدا و انتهای راه را میدانیم ولی چگونگی طیکردن مسیر و همراهانی که با قهرمان داستان هممسیر هستند است که میتواند جذاب و متفاوت باشد.

نکته مهمتر اینکه اگر مشکل آگی صرفاً مشکل روحی و روانی بود، بالاخره میتوانست از یک روز به بعد مطمئن باشد که آن را حل کرده است و دیگر سراغش نمیآید ولی مشکل امثال آگی این است که مشکل جسمیای که باعث مشکلات روحی شده است، همچنان و تا آخر عمر همراه او میماند و او باید بعد از موفقیت در حل مشکلات روحی، هر روز و هر لحظه مراقب باشد که دوباره گرفتار مشکلات روحی نشود. چرا که هر لحظه افراد جدیدی وارد زندگی او میشوند که آگی و مشکلش برایشان تازگی دارد و ممکن است هر رفتاری داشته باشند.
«استفن چبوسکی»، کارگردان فیلم شگفتی در کارنامه کاری خود فیلم موفق و تماشایی «مزایای گوشهگیر بودن» ((Perks of Being a Wallflower)) را دارد. اگر آن فیلم را دیده باشید تا حد زیادی خیالتان راحت میشود که او از پس این ساخت این رمان هم به خوبی برآمده است.
یکی از جذابیتهای فیلم که برگرفته از رمان است، تغییر راوی است. هر بخش از فیلم را یک نفر روایت میکند و داستان و جهان آگی را از زبان او و اطرافیانش میشنویم و میبینیم؛ این تغییر زاویه دید، علیرغم جذابیت، کمک میکند که یکطرفه به قضاوت ننشینیم وعمق و وسعت مشکل و تأثیر آن را به درستی درک کنیم. این تغییر راوی از خواهر آگی، به دوست آگی و حتی دوست خواهر آگی هم میرسد.
فیلم شگفتی فیلم شگفتانگیزی است؛ فیلمنامه خوشساختی دارد؛ گریم فوقالعاده چهره آگی که علیرغم ترسناک بودن، محبت و عاطفه او را نشان میدهد با بازی خوب بازیگرش، فیلم را نامزد اسکار کرد. بازی خوب همه بازیگران به خصوص جیکوب ترمبلی، جولیا رابرتز و اون ویلسون باعث همراهی و همذاتپنداری هرچه بیشتر مخاطب با فیلم میشود.
تماشای این فیلم برای کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالانی که با هویت، استقلال، خودباوری خود مشکل دارند، تجویز میشود! و بیشتر و بهتر برای کسانی که شاید در ظاهر هیچ مشکلی ندارند ولی در باطن باعث شدهاند افراد دیگری، درگیر مشکلات روحی شوند و خودباوری خود را از دست بدهند. قلدرهایی که با زخمزبان یا نگاه خود، زندگی خیلیها را نابود میکنند.
این فیلم زنگ خطر خوبی است که بیش از پیش مراقب باشیم که نکند گفتار یا رفتار ما، «آگی»هایی که بعد از سالها بالاخره برای اولین بار پا به دنیای بیرون گذاشتهاند را برنجاند و بترساند و برای همیشه خانهنشین و منزوی کند.