دهمین قسمت از سریال جزیره به کارگردانی سیروس مقدم به صورت اختصاصی در فیلیمو به نمایش گذاشته شد.کمکم باید منتظر باز شدن همه گرهها و رسیدن به جواب معماهای داستان باشیم.
اوضاع در خانواده شاهنگ روز به روز پیچیدهتر میشود. از یک طرف ارشد هنوز در خواب مصنوعی است، از طرف دیگر گلرخ و ویولت به اصرار شاهنگ بزرگ که میخواهد به زندگی پسرش سر و سامان دهد، به ایران برمیگردند.با ورود گلرخ به زندگی شاهنگها، تنش و درگیری در خانواده بالا میگیرد.
صحرا درگیر معماهایی است که افرادی مانند ناظم و فلور و خبرگزاری کلام در ذهنش ایجاد کردهاند و حالا پای امیرحسین هم به ماجراها باز شده است. این دو همبازی کودکی تلاش میکنند راهی برای حل مشکلات مالی خانواده صحرا پیدا کنند و از روی ناچاری، بیخبر از نقشههایی که پشت سر آنها کشیده شده، تن به قراردادهای کاری پرسودی میدهند که زنگ خطر دردسر را برایشان به صدا درمیآورد.
این قسمت با پررنگ شدن نقش یک بازیگر و حذف نقش یک بازیگر دیگر همراه است. بیتا فرهی با آن صدای خاص و بازی مسلط و دیدنی در نقش زیبا پررنگتر از قسمت قبل نقشآفرینی کرده است. جدال او با گلرخ که ورودش به عمارت جنجال به پا کرده و تلاشش برای نشان دادن تصویر مادربزرگی که مشتاق دیدار نوه نادیدهاش است، باورپذیر و قوی از کار درآمده است. اما در این قسمت خبری از محمدرضا فروتن نیست. نقش او در این قسمت حذف شده و شاهنگ بزرگ میگوید برای مدیریت تنشها، شاهد را به نیویورک فرستاده است.
لوکیشنهای این قسمت هم مانند قسمت قبل، متنوعتر از زمانی هستند که سریال در جزیره جلوی دوربین رفته بود. اینبار چند سکانس در فضای داخلی خودروها ضبط شده است. فضاهای شهری هم در این قسمت بیشتر از قبل با نمایش کوچه و خیابان و محلههای تهران دیده میشوند.
دیدار غیرمنتظره ارشد و صحرا، هیجانانگیزترین سکانس قسمت دهم جزیره است. پیش از این هرچه سکانس از این زوج سریال دیده بودیم،عاشقانه بود اما حالا اوضاع تغییر کرده است. ارشد در خواب مصنوعی است و صحرا به کمک اشکان، پنهانی وارد کلینیک محل نگهداری ارشد میشود تا حلقه نامزدی را به او پس دهد. صحرا درگیر احساسات متناقضی است، از یک طرف دیدن ارشد در آن وضعیت بیماری آزارش میدهد و از طرف دیگر یادآوری آخرین حرفهای تلخ و تند او، شعله انتقام را در وجودش روشن میکند.
تا اینجای داستان تصور میکردیم این فقط مردان و زنان خانواده شاهنگ هستند که مدام در حال نقشه کشیدن برای بقیه و سهمخواهی از ثروت گروه تجاری هستند. اما در این قسمت گرههای تازهای ایجاد میشود.اینبار میبینیم که فلور با همدستی اشکان، در حال اجرای نقشههایی در پشت پرده هستند. صحرا هم بیخبر از همهچیز وارد نقشه آنها شده است.
هرچه در قسمتهای قبل درگیر خانواده شاهنگ بودیم، در این قسمت ماجراهای خانواده صحرا صراف پررنگتر هستند. صاحبخانه خانواده صحرا را جواب کرده و او دنبال راهی است که بدون کمک گرفتن از دیگران، راهی برای اجاره خانه مناسب برای مادر و مادربزرگش پیدا کند.این بار باید منتظر معماهای این خانواده باشیم. در دفتر یادداشتی که صحرا اتفاقی در خانهشان پیدا میکند چه چیزی نوشته شده است؟ دفتر یادداشتی که با یک نام امضا شده است: منوچهر صراف…
سلام وقت بخیر
میخواستم بدونم اقای فروتن کلا از سریال رفتن و یا مثلا کاری براشون پیش اومد و بیمار شدن که نتونستن این قسمت و قسمت قبل بازی کنن یا نه داستان اینه که شاید یه دفعه ای بره نیویورک
اخه شاهد تا لحظه اخر باید مشغول دسیسه و … باشه ولی یه دفعه ای غیب شد
و اینکه سر میز خواهرش داشت افراد رو برا شام صدا میزد اسم شاهدم اورد با اینکه به قول خودشون شاهد رفته نیویورک