دست خدا درامی ایتالیایی محصول سال ۲۰۲۱ به نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی پائولو سورنتینو است. این فیلم در بخش مسابقه اصلی هفتاد و هشتمین دوره جشنواره فیلم ونیز وارد رقابت شد و در نهایت توانست دو جایزه مارچلو ماستریانی (بهترین بازیگر نو ظهور) برای فیلیپو اسکاتی و جایزه بزرگ هیئت داوران برای پائولو سورنتینو را به ارمغان بیاورد. در این مطلب سعی کردیم مروری داشته باشیم بر نقدهای منتقدان بر فیلم و همچنین گفت و گویی با کارگردان اثر که در ادامه می خوانید.
فیلم دست خدا در بیست و چهارم نوامبر ۲۰۲۱ اکرانی محدود داشته و در ۱۵ دسامبر در نتفلیکس به نمایش گذاشته شده است. همچنین این فیلم نماینده سینمای ایتالیا در نود و چهارمین دوره اسکار ۲۰۲۲ است. فیلیپو اسکاتی، تونی سرویلو، ترزا ساپوانجلو، مارلون ژوبرت، لوئیزا رانیری، رناتو کارپنتیری، ماسیمیلیانو گالو، بتی پدراتزی، بیاجیو مانا و چیرو کاپانو در این فیلم ایفای نقش میکنند. دست خدا امتیاز ۷.۸ را در IMDb دریافت کرده است.
خلاصه داستان فیلم دست خدا
در دهه ۱۹۸۰، فابیتو (فیلیپو اسکاتی) نوجوان ۱۷ سالهای است که به همراه پدرش ساوریو شیسا (تونی سرویلو) و مادرش ماریا شیسا (ترزا ساپوانجلو) در ناپل زندگی میکنند. او دوستان زیادی ندارد، به شدت درونگرا است، غالباً به موسیقی گوش میدهد و تصمیم دارد در کالج فلسفه بخواند و از طرفی از طرفداران دیگو مارادونای افسانهای است و امیدوار است که او با تیم ناپل قرارداد ببندد. برادرش مارکینو (مارلون ژوبرت) سودای بازیگر شدن را در سر میپروراند تا این که فاجعهای برای خانواده شیسا رخ میدهد و او به شکلی بیرحمانه و خشن، خیلی پیشتر از موعد، به جبر، به بلوغ و پختگی زودرس میرسد.
مروری بر نظر منتقدان درباره فیلم دست خدا
امپایر | ۴ از ۵
الکس گادفری | در سکانس تلخی از فیلم، دورا رومانو در نقش سینیورا جنتیله به فابیتو میگوید « به من نگاه نکن. چیزی برای دیدن وجود ندارد.» با اتفاقات تراژیکی که رخ میدهد، فابیتو ناگزیر به یک بلوغ زودرس میرسد. شخصیتهای فیلم، از منظر روانشناختی آسیب دیدهاند، بعضی از آنها بیشتر و بعضی کمتر ولی آنچه که مسلم است زمان میگذرد و این موضوع امری اجتناب ناپذیر است و فابیتو با تجربیاتی که به دست میآورد وارد مرحله دیگری از زندگیاش میشود و تصمیم میگیرد برای فرار از واقعیت تلخ و عریان زندگی، به سینما پناه ببرد. این فیلم پرتره کاملی است از ناپل دهه ۱۹۸۰ به طوری که در پایان فیلم، مخاطب حس میکند ناپل را به خوبی میشناسد و از طرفی، سورنتینو با این فیلم گویی خودش را پیدا میکند. «دست خدا» همزمان ابزورد و عمیق است.
ای بی سی نیوز
جیک کویل | فیلمهای سورنتینو فریبنده و جذاب و گروتسکاند اما مخاطب را پس نمیزند. آخرین ساخته او «دست خدا»، فهرستی از شگفتیهای پیش پا افتاده و ژرف را به تصویر کشیده است. از معجزات پیش پا افتاده تا منظره درخشان شبانه بندر ناپل و حرکت نرم یک قایق موتوری روی آب و بدن برهنه زنی زیبا در حال آفتاب گرفتن. این فیلم زندگینامهای بر اساس دوران کودکی سورنتینو در دهه ۱۹۸۰ ناپل است که با نگاهی ملانکولیک و دوربینی مشتاق، تصاویری با شکوه خلق کرده است.
سایت راجر ایبرت
سیمون آبرامز | فیلم «دست خدا» مملو از جزئیات عاشقانه است که همین نکته این فیلم را از سایر ساختههای او متمایز میکند. از طرفی در مقایسه با آثار دیگر او کمتر جاهطلبانه به نظر میرسد. ساوریو و ماریا والدین فابیتو علی رغم تمام مشکلاتی که در رابطهشان دارند از جمله خیانت ساوریو و ارتباط طولانی مدتش با یکی از همکاران زنش، به وضوح محبت و عشق خود را به هم نشان میدهند و مانند پرندگان عاشق به شکلی نمایشی برای هم سوت میزنند. ماریا و ساوریو بر زندگی فابیتو اثر قابل توجهی دارند اگرچه مشخص نیست آنها برای فابیتو تا چه اندازه ارزشمندند. سورنتینو عاشق زنان فیلمش است. از ماریو گرفته تا پاتریزیای هیستریک و افسرده و بارونس، همسایه گوشهگیر و پرنخوت خانواده شیسا.
گزیدهای یک نقد بلند بر فیلم دست خدا
نیکلاس بل | فیلم دست خدا ساخته پائولو سورنتینو به مانند یک کیِس مبتلا به اختلال شخصیت مرزی(بردرلاین)، لحن، حال و هوا و جلوههای بصری گوناگونی را به تصویر میکشد و از طرفی بوالهوسانه و شخصیترین فیلم او نیز محسوب میشود. سورنتینو، این جزئیات پررنگ اتوبیوگرافیکال را در این غزل ناب سینمایی خود که جوانی و سینه فیلیا بارزترین خصیصه آن است گنجانده است. فضای شوخ و شنگ و مفرح نوستالژیکی که در فیلم شاهد آن هستیم ادای احترامی است به ناپل اوایل دهه ۱۹۸۰. سورنتینو از عصر طلایی استادان ایتالیایی بسیار وام گرفته است و آخرین ساخته او تداعیگر فیلمهای فلینی و بلوچیو است.
فیلم «دست خدا» به شدت یادآور آمارکورد فلینی (۱۹۷۳) است، یک ساعت نخست آن، شبیه نامهای است عاشقانه به کودکی خود که پر از شخصیتهای عجیب و غریب و بهیادماندنی است. در سکانسهایی از فیلم، شاهد شوخیهای بامزهای هستیم، برای مثال زمانی که ماریا وانمود میکند دستیار زفیرلی است و پای تلفن به همسایه خودشیفتهشان گرازیلا میگوید که آقای زفیرلی برای پروژه بعدیاش که در مورد زندگی ماریا کالاس است برای نقش اصلی فیلمش به شما فکر میکند و سکانسهای مفرحی شکل میگیرد.
در سکانسهایی از فیلم دست خدا شاهد شوخیهای بامزهای هستیم، برای مثال زمانی که ماریا وانمود میکند دستیار زفیرلی است و پای تلفن به همسایه خودشیفتهشان گرازیلا میگوید که آقای زفیرلی برای پروژه بعدیاش که در مورد زندگی ماریا کالاس است برای نقش اصلی فیلمش به شما فکر میکند و سکانسهای مفرحی شکل میگیرد
فیلم دست خدا با یک تراژدی خانوادگی به سمت تاریکی میرود. در سکانسهای پایانی فیلم شاهد این هستیم که فابیتو در یک گفتوگوی عمیق با فیلمسازی به نام آنتونیو کاپوانو (سیرو کاپانو) به او میگوید: «خانوادهام از هم پاشیده، دیگر زندگی را دوست ندارم، یک زندگی خیالی را ترجیح میدهم و دیگر نمیتوانم واقعیت را دوست داشته باشم. این واقعیت آزاردهنده است.» در این جا آنتونیو کاپوانو با فریاد به فابیتو میگوید فقط اگر حرفی برای گفتن داری به فیلمسازی فکر کن و نهایتاً مانند یک پری دریایی دل به دریا میزند.فابیتو (فیلیپو اسکاتی)، قهرمان «دست خدا» اثر پائولو سورنتینو، نوجوانی است که در دهه ۱۹۸۰ در کلان شهر بندری شلوغ ناپل بزرگ میشود. او مانند چشم فیلمساز است که همه چیز را زیرنظر دارد.فیلیپو اسکاتی، بازیگری که نقش این شخصیت را بازی میکند، با رنگ پریده و موهای مجعدش و حضوری که در سکوتش زیباست در این فیلم به زیبایی ظاهر میشود.او یک گوشواره حلقهای کوچک میبندد(که در آن زمان چندان رایج نبوده) و یک واکمن دارد که گوشیهایش همیشه دور گردنش بسته شده است.
در حالیکه پسران در حیاط مدرسه فوتبال بازی میکنند او در زمین آسفالت ترک خورده حیاط مدرسه، مانند زامبیهای سراسیمه ظاهر و خارج میشود.در پسزمینه، رویدادهای قابلتوجهی در ناپل دیده میشود، که مهمترین آنها دیگو مارادونا است که بارسلونا را به مقصد ناپل ترک میکند و باعث میشود بسیاری (مانند رناتو کارپنتیری) این بازیکن فوتبال را پیامآور خدا در نظر بگیرند.
خود فلینی در حال انتخاب فیلمی است که در آن مارکینو تست بازیگری میدهد، به او میگویند که چهرهای معمولی دارد. از جمله بهیادماندنیترین جنبههای فیلم دست خدا شخصیتهای فرعی جذابش است. تونی سرویلو در این فیلم مانند آثار دیگرش ظاهر شده است و بازی چندان شگرفی از او نمیبینیم اما همسرش، ترزا ساپونآنجلو، جالبترین شخصیت فیلم است و بتی پدرازی (پشت دیوارهای صومعه، ۱۹۷۸) در نقش زن پیری که اطوارهای اغواگرانه غیرمنتظرهای را از او شاهد هستیم، یادآور خانم هاویشام است. یکی دیگر از شخصیت های فرعی فیلم، دورا رومانو در نقش سینیورا جنتیله است که نقش پیرزنی خشن را بازی میکند که زندگی تلخی را از سر میگذراند و الساندرو برسانلو در نقش آلدو، افسر سابق بازنشسته پلیس که قصد دارد با خواهر ساوریو ازدواج کند. این شخصیتهای فرعی در کنار هم یک کمدی ژرف را به تصویر میکشند.
امتیازهای فیلم دست خدا در سایتهای سینمایی
- میانگین امتیاز کاربران در سایت آیامدیبی: ۷.۸ از ۱۰
- میانگین رضایت فیلم «دست خدا» بر اساس نظر منتقدان سایت متاکریتیک: ۷۶ درصد بر اساس ۳۴ نقد
- میانگین رضایت فیلم «دست خدا» بر اساس نظر کاربران سایت متاکریتیک: ۷.۶ از ۱۰
- میانگین رضایت فیلم «دست خدا» بر اساس نظر منتقدان سایت راتن تومیتوز: ۸۲ درصد نظر منتقدان
- میانگین رضایت فیلم «دست خدا» بر اساس نظر مخاطبان سایت راتن تومیتوز: ۸۸ درصد نظر مخاطبان
گفتوگو با کارگردان فیلم
اطرافیان مارادونا از او کسب درآمد میکردند
- آیا تا به حال به موریکونه برای ساخت موسیقی فیلمهایتان فکر کردهاید؟
موریکونه درجه یک است. نه، من هرگز جدی به او فکر نکردم. او عالی بود، اما هرگز برای فیلمهایم به ذهنم خطور نکرد که سراغ او بروم.
- عنوان فیلم شما برگرفته از نقل قولی از دیگو مارادونا است که نقش مهمی را در آن بازه زمانی در ناپل و پس از آن در فیلم ایفا میکند. این عنوان از چه زمانی به ذهن شما رسید و چگونه با شکایتهای مبنی بر استفاده از آن برخورد کردید؟
این عنوان ناگهان به ذهنم خطور کرد. از آن به بعد، یک اسم عالی برای فیلم به نظرم می رسید. اعتراضاتی وجود داشت، بله، از آنجایی که من گمان میکنم افرادی در اطراف مارادونا بودند که میخواستند به راحتی کسب درآمد کنند. آنها هرگز از من شکایت نکردند.
کاملاً درست است که ناپل با طبقهبندیهای مختلف مردمش، باعث میشود فردی از بورژوازی درگیر فعالیتهای مبهم و خطرناک شود. این که برای من اتفاق افتاده یا نه مهم نیست. من آنچه را که در فیلم حقیقت دارد یا نه فهرست نمیکنم
- فیلم دست خدا هم با آمارکورد فلینی و هم با زیبایی بزرگ ساخته خودتان مقایسه شده است. آیا اینها مقایسههای معتبری هستند؟
فقط در همین هفته، این مقایسه با فیلم آمارکورد فلینی را بیشتر از آنچه که بتوانم تعدادش را بشمارم شنیدم. اما فیلم من بیشتر درباره یک زندگی واقعی است، در حالی که آمارکورد مجموعهای از خاطرات مفرح است که بسیاری از آنها خلق شدهاند و تجدید خاطراتی از شادی و لذت را به اشتراک میگذارد اما فیلم من بسیار واقع گرایانه است با خاطراتی که به وضوح با لذت مرتبط نیستند. «زیبایی بزرگ» نیز یک فیلم دیگر و متفاوت است. در آنجا، من به دنبال مکانهای بسیار خاص با زیبایی فوق العاده در رم بودم. اینجا ناپل را در زندگی ساده و روزمره دوران جوانی نشان میدهم.
- شما مکانهای شگفتانگیز و زیبای بسیاری را در این جا دیدهاید.
تقصیر من نیست. این خاصیت شهر زیبای ناپل است.
- و شما در واقع فلینی را نیز در فیلم خودتان گنجاندید تا به دنبال چهرههای با استعداد باشد، زیرا طبق گزارشها، بهترینها را میتوان در ناپل پیدا کرد. آیا هیچکدام از آنها مربوط به تستهای بازیگری واقعی خود فلینی در آن دوران بودند؟
من اینطور فکر نمیکنم، متاسفانه نه. اما من یک دستیار درجه یک دارم که فقط در خیابانها راه میرود و آنچه در جستوجویش است را مییابد و او بهترینها را پیدا میکند.
- چیزی که ما متوجه آن نمیشویم، احتمالاً پلات داستانی مرتبط با کامورا است. فابیو که به نوعی ایگوی شما محسوب میشود با یک قاچاقچی دوست میشود، اما هرگز با او همکاری نمیکند آیا تا به حال تجربه مشابهی در این مورد داشتهاید؟
کاملاً درست است که ناپل با طبقه بندیهای مختلف مردمش، باعث میشود فردی از بورژوازی درگیر فعالیتهای مبهم و خطرناک شود. این که برای من اتفاق افتاده یا نه مهم نیست. من آنچه را که در فیلم حقیقت دارد یا نه فهرست نمیکنم.
- در برخی گزارشها به اظهارنظر دیگری اشاره شده است در مورد نوع خاصی از طنز و هجو. نظری در این مورد دارید؟
هر گونه تفکری در این مورد از نقل قول صریح نویسنده بزرگ، لیلیان هلمن در خلال جلسات غیرآمریکایی مک کارتی ناشی میشود: «من وجدانم را به گونهای که با مد امسال منطبق شود زیر پا نخواهم گذاشت.»
- در حال حاضر چه برنامهای برای فیلم آیندهتان دارید؟
در حال حاضر قطعا هیچ ایده و برنامهای ندارم.