پانزدهمین جشنواره بینالمللی سینما حقیقت که تا ۲۵ آذرماه ۱۴۰۰ برگزار شد مطابق دورههای گذشته خود برخی از برجستهترین مستندهای خارجی سال را در بخشهای مختلف خود به نمایش گذاشت. فیلمهای مهجور و ناشناختهای که جشنواره سینما حقیقت بهترین فرصت برای تماشایشان است. در این مطلب به برخی از عناوین برجستهای که در این دوره حضور داشتند، پرداختهایم.
در جریان کلمات | In Flow Of Words | الیاس استر بوتس
از بهترین فیلم های مستند ۲۰۲۱ باید به فیلم «جریان کلمات» اشاره کرد. در جریان کلمات روایتهای ۳ مترجم دادگاه کیفری بینالمللی برای یوگسلاوی سابق را دنبال میکند. آنها شهادتهای تکاندهنده شاهدان، قربانیان و مجرمان را تفسیر کردند، بدون اینکه هرگز اجازه حضور عواطف، احساسات و تاریخچه شخصی خود را بدهند.
این مستند تجربی برگزیده جشنواره بینالمللی فیلم لوکارنو بر تضاد میان تاثیر احساسی داستانهای دراماتیکی که این مترجمان با آنها سروکار دارند و فضای کنترلشده و بیطرفانه دادگاه که این روایتها در آنجا بازگو میشوند، متمرکز است. فرایندی که در آن، باید در آن حضوری خنثی و تا حد امکان نامرئی داشته باشند. در واقع، در حالی که در آنجا حضور دارند به چشم نیایند. آنها باید صحبتهای هر ۳ طرف ماجرا را بشوند و آنها را تفسیر کنند بدون آنکه احساسی از خود بروز بدهند. موقعیتی که در آن این فیگورها به ماشینهایی انسانی تبدیل میشوند.
دیگر هیچکجا وطنم نیست | I Don’t Feel at Home Anywhere Anymore | ویوی لی
روایتی غم انگیز اما شوخ از سفر یک دانشجوی هنر اهل پکن که ده سال است خارج از کشور زندگی میکند. اقامت او در کنار خانوادهاش، بیرحمانه نشان میدهد که چقدر از زندگیاش در خارج از کشور ریشه کن شده است.
یک مستند خودنگاره تلخ که با لحنی آرام و صمیمانه به مسئله دیاسپورا و از دست دادن ریشهها میپردازد. ویوی لی سی ساله که ده سال است در پکن زندگی نکرده، در طول تعطیلات کریسمس نه روز را با خانوادهاش میگذارند. فیلم لحظههایی از این ۹ روز را به تصویر میکشد. خیلی زود متوجه میشویم که او در آنجا یک غریبه است. لی برای به تصویر کشیدن بیگانگی خود با محیطی که در آنجا رشد کرده، صحنههای گفتوگوی فیلم را بدون زیرنویس و همراه با توضیحاتی کوتاهی ارائه میدهد. فیلم اگرچه لحظههای طنزآمیز خود را دارد، اما در روندی دردناک سرنوشت تلخ یک مهاجر را به تصویر میکشد. لی هنگامی که در پکن نیست دلتنگ آنجا میشود، اما زمانی که در آنجا است نیز حسی از بیگانگی دارد.
ارواح و صخرهها: یک افسانه آزورایی | Spirits and Rocks: an Azorean Myth | آیلین گوکمن
در یک جزیره آتشفشانی، ساکنان در یک چرخه پایانناپذیر گرفتار میشوند: خطر فورانهای قریبالوقوع، و بار آسیبهای گذشته بر زندگی آنها سایه انداخته است. برخی از اسطورهها و باورهای مذهبی برای تفسیر وضعیت ناپایدار خود استفاده میکنند، در حالی که برخی دیگر انعطافپذیری نشان میدهند و روستاهای خود را از سنگهای آتشفشانی بازسازی میکنند.
آزورها مجموعهای از جزایر آتشفشانی در اقیانوس اطلس شمالی هستند. ساکنان این جزیرهها باید با این واقعیت روبهرو شوند که آتشفشانی که جزیره آنها را ایجاد کرده است هرچند وقت یکبار فوران خواهد کرد. آنها باید به شکلی با این کابوس تکراری کنار بیایند. آدمهای که برای سالها در چرخه تخریب و بازسازی گیرافتادهاند. مرثیه شاعرانه و زیبای گوکمن با گفتار متنی درخشان و تصاویر خیرهکننده خود معنویت و قدرت موجود در ایمان و بقا را در کنار ترس از بیثباتی به تصویر میکشد.
استورجتنیا | Storgetnya | هوویگ هاگوپیان
مارس ۲۰۲۰، ایروان، پایتخت ارمنستان. ۲۳۰ متر زیر زمین، در معدن نمک آوان، مردان و زنان تمرین میکنند تا راحتتر نفس بکشند. فعالیتهای بدنی و مشاورههای پزشکی، ریتم دنیای بیزمان این کلینیک زیرزمینی را تنظیم میکند، جایی که زندگیها با هم تلاقی میکنند و داستانهایی گفته میشود.
تونلها یک معدن نمک در ارمنستان، محلی برای یک نوع کلینیک درمانی غیرعادی هستند: غار درمانی. این نظریه که هوای غنی از کانی در معادن نمک میتواند برای سلامتی انسان شگفتانگیز باشد از یونان باستان میآید. هوویگ هاگوپیان، فیلمساز جوان متولد فرانسه که ریشهای ارمنی دارد، استورجتنیا را به عنوان پروژه فارغالتحصیلی خود در لوکیشن خیرهکننده معدن آوان ارمنستان فیلمبرداری کرده است. هوویگ چندان موضوع غار درمانی را بررسی نمیکند و تقریبا هیچ توضیح مستقیمی برای آنچه که میبینیم ارائه نمیدهد. او بجای آن تصمیم میگیرد که اتفاقات روزمره این کلینیک زیرزمینی را به تصویر بکشد. پیادهروی در میان تونلهایی با نور فلورسنت که از سنگ تراشیده شدهاند، مشاهده افرادی که در حال پینگ پونگ بازی کردن هستند و مواردی از این قبیل، فضایی شبیه به رئالیسم جادویی در فیلم به وجود آورده است.
تغییر در حالت هوشیاری | Altered States of Consciousness | پیوتر استاسیک
سفری شاعرانه به اعماق دنیای افکار افراد مبتلا به اوتیسم و سندرم آسپرگر. فیلم از ترکیبی از مصاحبههای مختلف با کودکان و نوجوانان مبتلا به اوتیسم و ارائه توضیحاتی درباره این اختلال است. پیوتر سعی دارد با انتخاب ساختاری ساده و سرراست ما را بیشتر به دنیای این شخصیتها نزدیک کند. به همین دلیل فیلمساز در پی ارائه توضیحات نیست بلکه سعی دارد شیوهای که این کودکان مبتلا به اوتیسم به دنیا نگاه میکنند را با ما به اشتراک بگذارد. ما از طریق رفتار و پاسخهای آنها به سوالات هوشمندانه فیلمساز با نقطهنظرهای منحصربفرد آنها آشنا میشویم. حاصل فیلمی ساده و تاثیرگذار است که از دریچه تازهای به دنیای اوتیسم نگاه میکند.
رودخانه | River | جنیفر پودم
رودخانه مخاطبان خود را به سفری در فضا و زمان میبرد. این فیلم شش قاره را در بر میگیرد. در روایت فیلم به درستی اشاره میشود که رودخانهها رگهای جهان هستند. سرچشمه حیات که بدون آنها زندگی انسانها، حیوانات و گیاهان به سرعت به پایان میرسد. فیلمی از نظر بصری چشمگیر که ادای احترامی به آبهایی است که سیاره را تغذیه میکنند. همچون هر فیلمی درباره محیط زیست پیرامون، رودخانه چشماندازهایی را به ما نشان میدهد که در زندگی واقعی هرگز نمیبینیم.
شاید آنچه که به فیلم ضربه زده، هشدارهای متظاهرانهای هستند که از طریق نریشن به مخاطب منتقل میشود. به گونهای که گاهی احساس میکنیم در کلاس درس مدرسه نشستهایم. اما با این همه رودخانه فیلمی تماشایی است که به شکلی شاعرانه که چرا این رودخانهها نه تنها زیبا بلکه برای حیات ما ضروری هستند.
بچههای اعجوبه | Les Enfants terribles | احمد نکترکوپور
در روستایی در جنوب شرقی ترکیه، محمود میخواهد از همسر تازه ازدواج کردهاش، طلاق بگیرد. در همان زمان، خواهرش زینب در یک دبیرستان آزاد ثبتنام میکند.
در بچههای اعجوبه، فیلمساز دوربین را به درون خانه پدریاش میبرد. جایی که اعضای خانواده با درگیریهای میان نسلی ریشهداری درگیر هستند. مسئلهای که باعث میشود، زینب و محمود (خواهر و برادر فیلمساز) در مقابل والدینشان قرار بگیرند. فیلم به شکل موشکافانه و صریحی، مسئله آزادی فردی در محیطی سنتی که تحت سلطه مذهب قرار دارد را مورد بررسی قرار میدهد. نزدیکی فیلمساز به اعضای خانواده باعث شده است که لحظههای غافلگیرکنندهای از تنش و خشونتهای کلامی ناشی از تقابل نسلی را در فیلم مشاهده کنیم.
همه چیز خوب نخواهد بود | Everything Will Not Be Fine | آدریان پیروو، هلنا ماکسیوم
آدریان در سال حادثه چرنوبیل به دنیا آمد و مادرش همیشه معتقد بود که نابینایی نسبی او به دلیل سفر او به اوکراین در حالی که ۶ ماهه باردار بود. همه چیز خواب نخواهد بود، روایتی صادقانه و صمیمی از تلاش برای تسلط بر زندگی است. اولین سوال این است: همه چیز از کجا شروع شد؟ شاید با فاجعه هستهای چرنوبیل؟ هنگامی که این اتفاق رخ داده، مادر آدریان در حالی که او را باردار بوده در همان نزدیکی زندگی میکرده است. آدریان که تنها و عصبانی است امید دارد که قبل از سی سالگی به هدفی در زندگی خود دست یابد. بنابراین تصمیم میگیرد که به اوکراین برود و فیلمی درباره آدمهای دیگری که تحت تاثیر این واقعه قرار گرفتهاند بسازد. اما این موضوع مقدمه برای آشنایی او با هلنا میشود که زندگی او را دگرگون میکند. آشناییای که برای او به منزله شروعی تازه است.
هلنا که از دردهای مزمن رنج میبرد به شکلی متفاوت از آدریان با این موضوع برخورد میکند. به این ترتیب پروژه شخصی آدریان به پروژهای مشترک تبدیل میشود. فیلم در نگاه اول داستانی درباره چرنوبیل بنظر میرسد اما به تدریج به شکل غیرمنتظره (و یا در نگاهی منفی سادهانگارانه) به فیلمی درباره ارتباط میان آن دو تغییر مسیر میدهد. اینکه آنها چگونه با مشکلات خود کنار میآیند، چه چیزی باعث پیوند میان آن دو میشود و اینکه چه موانعی بر سر راهشان قرار دارد؟ و اینکه آن دو برای کنار یکدیگر بودن به چه چیزهای نیاز دارند؟ عنوان فیلم اگرچه تلخ است، اما قصد آن القای ناامیدی نیست. آنها برای همیشه با بیماریهای خود دستوپنجه نرم خواهند کرد و آن دو این را میدانند. اما مواجهه آن دو با این واقعیت به شکل متفاوتی رخ میدهد. این مستند کیفیتی ناپخته و صادقانه دارد. چراکه آن دو به گونهای از دوربین استفاده میکنند که انگار در حال ساخت یک فیلم خانوادگی هستند. این همان ویژگیای که فیلم را به شکل متناقضی به یک مستند قدرتمند تبدیل کرده است.
از دریای خروشان | From the Wild Sea | رابین پتر
این فیلم مستندی شاعرانه در مورد برخورد پیچیده بین انسان و طبیعت است، مستندی مشاهدهگر که از دید انسان و حیوان به دنیای نوظهور امروزی میپردازد. نمایش تلاشهای دلسوزانه طرفداران حفظ محیط زیست در قلب این مستند طبعیت از فیلمساز دانمارکی رابین پتر است که بخاطر فیلمهای کوتاه غیرمتعارف خود (مانند نبض Pulse) از طبعیت شناخته میشود. فیلمی که از لحاظ زیبایی شناختی امتداد آثاری مانند لویاتان قرار میگیرد.
فیلم به شکل صریحی نشان میدهد که مداخله آموزش ندیده انسان – هرچند با نیت خوب – مفید نیست. به عنوان مثال تحت هر شرایطی باید از جابجایی حیوانات زخمی شدهای که به ساحل رسیدهاند اجتناب کرد. رابین پتر با دیدگاهی عمیقا انسانی، با فاصلهای محترمانه و به شکلی زیبا و ژرف به موضوع خود میپردازد. فیلمی مناسب برای همه طرفداران حقوق حیوانات.
پیش از خاموش شدن نور | BEFORE THE DYING OF THE LIGHT | علی الصافی
این کلاژ پرزرق و برق از پوسترها، جلد مجلات، تصاویر آرشیوی، موسیقی جاز، و کارتونها شما را به صحنههای هنری دهه ۱۹۷۰ مراکش، از منظر خود هنرمندان و بازیگران بازمیگرداند.
نقطه مرکزی مستند علی الصافی، یک فیلم مراکشی محصول ۱۹۷۴ به نام درباره چند رویداد بیمعنی به کارگردانی مصطفی درکویی است. این فیلم فقط یکبار پیش از سانسور پخش شده، هرچند نسخه بازسازی شده آن در جشنواره برلین ۲۰۱۹ نیز به نمایش درآمده است. در اینجا، درکویی به عنوان یکی از پیشگامان سینمای دهه ۷۰ مراکش طریقه ساخت این فیلم را توضیح میدهد. او از دوران جوانی و زمانی که خانوادهاش را در راستای آرمانی سیاسی ترک کرده سخن میگوید. یادآوریای که برای او با حسی عمیق از اندوه و تاسف همراه است. او امیدها و واقعیتهای سخت زندگیاش به عنوان یک انقلابی را شرح میدهد.
علاوه بر این، الصافی با استفاده از تصاویر آرشیوی از نمایشهای خیابانی، مصاحبههای مختلف با مردم درباره سینما و هنر، فیلمهای خبری و تکههایی از فیلمهای دیگر به سانسور و سرکوب هنرمندان مراکشی در دهه ۷۰ میپردازد. البته الصافی بیشتر بافت عاطفی مراکش دهه ۷۰ را به تصویر میکشد و تا حدودی از پرداختن به پسزمینههای زیادی دوری میکند. مسئلهای که میتواند برای برخی از مخاطبان ناامید کننده باشد، بخصوص اگر بدون آگاهی از پسزمینه قدرت در مراکش در آن دوره به تماشای فیلم بنشینید.
نقدهای فیلم مستند در فیلیموشات
جانگو و جانگو-سرژیو کوربوچی | Django & Django – Sergio Corbucci Unchained | لوکا رئا
به گفته فیلمساز شهیرکوئنتین تارانتینو، بنابر شخصیت فیلمهایش همچون «روزی روزگاری در هالیوود» و «جانگوی رها شده» سرجیو کوربوچی «دومین کارگردان برتر وسترنهای ایتالیایی» بود.
لوکا رئا، نویسنده و کارگردان ایتالیایی، در این مستند به فیلمساز هموطن خود سرژیو کوربوچی ادای احترام میکند. فیلمسازی که همراه با سرژیو لئونه در یک دوره کوتاه، اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد، از قلههای سینمای وسترن ایتالیایی محسوب میشد. کوربوچی که ۶۳ فیلم بلند ساخته است معمولا از سوی منتقدان جریان اصلی نادیده گرفته میشد. اما در مستند رئا، کوئنتین تارانتیتو در طول هفت فصل ما را با جنبههای نادیده مانند از زندگی و کارنامه هنری کوربوچی آشنا میکند. مستندی که ما را به تعمقی دوباره در آثار یکی از فیلمسازان بزرگ ایتالیایی دعوت میکند.