معرفی کامل فیلم تراژدی مکبث The Tragedy of Macbeth

ظهور «مکبث» در قرن جدید

این اولین تجربه جداگانه برادران کوئن در فیلمسازی است

تراژدی مکبث تازه‌ترین اقتباس سینمایی از نمایشنامه مشهور و تحسین‌شده ویلیام شکسپیر با نام «مکبث» است که جوئل کوئن -برای اولین بار بدون همراهی برادرش ایتن- آن را نویسندگی و کارگردانی کرده است. به عبارت دیگر، این اولین فیلمی است که برادران کوئن آن را با هم نساخته‌اند. البته فرانسیس مک‌دورمند (بازیگر بزرگی که همسر جوئل است) در نهمین همکاری‌اش با او، هم نقش اصلی زن فیلم را در مقابل دنزل واشینگتن ایفا کرده و هم این‌که بجز تهیه‌کنندگی، وسوسه اولیه ساخت چنین اقتباسی هم از طرف مک‌دورمند بوده است که به سال‌های دور برمی‌گردد. اولین نمایش جهانی «تراژدی مکبث» در جشنواره نیویورک ۲۰۲۱ رقم خورد و اغلب منتقدان آن را ستوده‌اند، به‌خصوص فیلمنامه و کارگردانی کوئن، بازی‌ها (به‌ویژه واشینگتن) و فیلمبرداری.

درباره کارگردان: جوئل کوئن

برادران کوئن (جوئل ۶۷ ساله و ایتن ۶۴ ساله) فیلمسازانی آمریکایی هستند که در ژانرها و سبک‌های متعددی فیلم ساخته‌اند ولی اغلب، قواعد ژانر را زیر سؤال بردند یا فیلمی پارادوی (تقلید شوخی‌آمیز یا مضحکه) ساخته‌اند. البته آن‌ها با تلفیق ژانرها هم شناخته می‌شوند. از تحسین‌شده‌ترین آثار آن‌ها می‌توان به «بزرگ کردن آریزونا» (۱۹۸۷)، «فارگو» (۱۹۹۶)، «لبوفسکی بزرگ» (۱۹۹۸)، «ای برادر، کجایی؟» (۲۰۰۰)، «سرزمینی برای پیرمردها نیست» (۲۰۰۷)، «شهامت حقیقی» (۲۰۱۰)، «درون لویین دیویس» (۲۰۱۳) و «تصنیف باستر اسکراگز» (۲۰۱۸) اشاره کرد. این دو برادر همیشه فیلم‌های‌شان را با هم نویسندگی، کارگردانی و تهیه می‌کردند اما تا «قاتلان پیرزن» (۲۰۰۴) نام جوئل به عنوان کارگردان و نام ایتن به عنوان تهیه‌کننده در عنوان‌بندی فیلم‌ها می‌آمد. اما داستان فیلم تراژدی مکبث فرق دارد.

آن‌ها اغلب برای فیلمنامه‌های‌شان تحسین شده‌اند و تدوین آثارشان را هم با نام مستعار رادریک جِینز انجام می‌دهند. برادران کوئن با هم نامزد ۱۳ جایزه اسکار شده‌اند و تکی هر کدام یک بار. آن‌ها برای «فارگو» اسکار بهترین فیلمنامه اورژینال و برای «سرزمینی برای پیرمردها نیست» اسکارهای بهترین فیلم، کارگردانی و فیلمنامه اقتباسی را برنده شدند. کوئن‌ها نخل طلای جشنواره کن را هم برای «بارتن فینک» (۱۹۹۱) برنده شدند. آن‌ها برای سایر کارگردان‌ها هم فیلمنامه می‌نویسند که مهم‌ترین‌شان برای «پل جاسوسان» (استیون اسپیلبرگ، ۲۰۱۵) بوده است.

گفت‌وگو با جوئل کوئن درباره فیلم تراژدی مکبث

سوابق شکسپیری و دیگر اقتباس‌های مکبث

فرانسیس مک‌دورمند سال ۲۰۱۶ نقش بانو مکبث را در تئاتری به کارگردانی دنیل جی. سالیوِن بازی کرد ولی دنزل واشینگتن هرگز در اثری از مکبث ایفای نقش نکرده بود. البته او در نمایشنامه‌های شکسپیری پرشماری از جمله «کوریولانوس»، «تراژدی ریچارد سوم»، «جولیوس سزار» و «هیاهوی بسیار برای هیچ» بازی کرده است. ۴ اقتباس مهم دیگر از این نمایشنامه شکسپیر شده است که عبارتند از:

  1. مکبث (اورسن ولز، ۱۹۴۸)
  2. سریر خون (آکیرا کوروساوا، ۱۹۵۷)
  3. مکبث (رومن پولانسکی، ۱۹۷۱)
  4. مکبث (جاستین کرزِل، ۲۰۱۵)

 

نکته‌هایی درباره تولید فیلم تراژدی مکبث

«تراژدی مکبث» در ۳۶ روز و به طور کامل در یک استودیوی ضدصدا فیلمبرداری شد (بجز عنصری در نمای پایانی فیلم) تا کوتاه‌ترین زمان فیلمبرداری را در میان آثار جوئل کوئن داشته باشد. دلیل فیلمبرداری در استودیو هم این بود که فیلم کاملاً از دنیای واقعی فاصله بگیرد. احتمالاً به همین دلیل است که لیا گرین‌بلَت در «انترتینمنت ویکلی» درباره طراحی صحنه اشتفان دیشانت نوشته است: «او ایده دشت‌های اسکاتلندی سنتی سِر ویلیام را در برابر نوعی جهان رویایی کالوینیستی سوررئال با پرنده‌های جیغ‌کشان و اشکال هندسی تندوتیز قرار داده است.» این نشریه، فیلمبرداری برونو دلبونل را هم چنین توصیف کرده است: «او نماهایش را مثل اثری امروزی از فریتس لانگ قاب‌بندی کرده است؛ نماهایی که با هدف ایجاد حس حیرانی و سردرگمی ترکیب‌بندی شده‌اند.»

فیلم تراژدی مکبث

نظر منتقدان درباره فیلم تراژدی مکبث

فیلم تراژدی مکبث با میانگین امتیاز ۸۹ از صد بر اساس آرای ۱۹ منتقد در سایت جمع‌آوری آرای منتقدان «متاکریتیک» (که هنوز هیچ نقد منفی یا میانه – نه خوب و نه بد – ندارد) دست‌کم یکی از بهترین فیلم‌های ۲۰۲۱ به شمار می‌رود. در ادامه نظر چند منتقد سرشناس را مرور می‌کنیم:

گاردین | امتیاز ۱۰۰ از ۱۰۰

پیتر بردشا | چرا باید یک فیلم مکبثی دیگر ساخته شود؟ هنوز زمان زیادی از نسخه واقع‌گرای (رئالیستی) بزرگ جاستین کرزل با بازی‌های مایکل فاسبندر و ماریون کوتیار نمی‌گذرد. خب، اگر فیلمی به این اندازه جذاب و از نظر بصری درخشان باشد، همیشه می‌توان نسخه دیگری ساخت. جوئل کوئن یک کابوس مونوکروم مطلق خلق کرده است که سرمایی منجمدکننده دارد… تدابیر بصری کوئن یادآور آثار کوروساوا و ولز است با مقداری سایه‌های اکسپرسیونیستی سینمای آلمان، تا «تراژدی مکبث» مثل یک درام جنایی از دهه‌های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ به نظر برسد… در این فیلم ما همیشه درون غرابتی اِشرگونه هستیم که به شکل پریشان‌کننده‌ای، هیچ احساسی مبنی بر این نداریم که این جهان داستانی از بیرون چه شکلی است؛ و برج‌وباروها می‌توانند تا بی‌نهایت در چشم‌اندازهای مه‌گرفته ادامه داشته باشند. این مکبث از جهات بسیاری مشابه تریلر جنایی سیاه‌وسفید برادران کوئن «مردی که آن‌جا نبود» است که در آن نیز فرانسیس مک‌دورمند در نقش همسر سلمانی، خیلی شبیه این بانو مکبثِ خیال‌زده و رنج‌کش است.

ورایتی | امتیاز ۹۰ از ۱۰۰

اوئن گلیبرمن | شمایل بصری فیلم، در بخش‌های مختلف یادآور آثار سینمایی متفاوت است، از یک فیلم نوآر شوم، فیلم ترسناکی از وَل لوتِن، ملودرامی از داگلاس سیرک، چشم‌اندازهای رویایی و سوررئال خلوت «مهر هفتم» (اینگمار برگمان) و «کلام» (کارل تئودور درایر)، چشم‌انداز جهنمی و فاشیستی «محاکمه» (اورسن ولز)، درخشش مقدس «سرگذشت آنا ماگدالینا باخ»، دخمه‌های اپرایی «ایوان مخوف» و «مکبث» سال ۱۹۴۸ ولز. این تصاویر زیبا هستند اما اگر فیلم به همین ظاهر مجلل از اثر شکسپیر محدود می‌شد، دلیل چندانی نداشت که اهمیتی داشته باشند. کوئن از تصاویر بهره می‌برد تا یک حس‌وحال سینمایی به‌اوج‌رسیده را خلق کند: احساس یک جهان سینمایی «بسته»؛ فضایی که به هزارتوی ذهن بدل می‌شود و همین طور، یک زمین بازی اخلاقی-احساسی برای تماشاگر؛ و در این مورد، یک زمین بازی که آغشته به خون است.

هالیوود ریپورتر | امتیاز ۹۰ از ۱۰۰

دیوید رونی | فیلم تراژدی مکبث یک بازخوانی خام و شفاف است که طراحی صاحب سبک و تصاویر سیاه‌وسفید استادانه‌اش، بافت‌های سیاه‌قلم‌گونه‌ی آثار کارل تئودور درایر را به یاد می‌آورد. این ویژگی دوم، باعث می‌شود فیلمبردار فرانسوی برونو دِلبونِل، به اندازه بازیگران عالی جوئل کوئن در خلق این اثر اهمیت پیدا کند… البته همین موضوع درباره طراح تولید فیلم، اِشتفان دیشانت، هم صادق است که چشم‌اندازی اسکاتلندی را در استودیوهای لس‌آنجلس خلق کرده است؛ چشم‌اندازی سرد و خشن با قلعه‌هایی شوم – که معماری هندسی نقاشی‌های متافیزیکی جورجو دِکیریکو را به یاد می‌آورند – با آن سایه‌های بلند و ژرف‌شان که به شکلی تهدیدآمیز می‌خواهند شخصیت‌ها را در بر بگیرند… طراحی لباسِ مری زافِرز هم به جذابیت‌های بصری فیلم افزوده است… «تراژدی مکبث» پژواک‌های گاه‌وبی‌گاهی از اقتباس‌های سینمایی رومن پولانسکی (مکبث) و آکیرا کوروساوا (سریر خون) را دارد؛ اما به همان اندازه‌ای معاصر است که می‌توان آن را کلاسیک به شمار آورد.

اسکرین دیلی | امتیاز ۷۰ از ۱۰۰

استیون ویتی | «تراژدی مکبث» با بازی‌های چشمگیر دنزل واشینگتن و فرانسیس مک‌دورمند، فیلمبرداری استادانه و طراحی تولید برجسته‌اش، به‌سختی مثل داستانی است که یک احمق روایت کرده باشد؛ اما فیلم می‌توانست کمی بیش‌تر از خشم و هیاهو استفاده کند و بهتر حالی‌مان کند که قرار بوده درباره چه باشد. کوئن در این عرصه هیچ سابقه جدی‌ای ندارد، بر خلاف کنت برانا که با موفقیت چند نمایشنامه را فیلم کرده است. کوئن این‌جا نشان نمی‌دهد که شکسپیر می‌تواند توأمان روشنفکرانه و سرگرم‌کننده باشد. ماحصل قابل‌احترام است اما کمی دور از جهان شکسپیر است و احتمالاً فقط بتواند سینمادوستان و طرفداران شکسپیر را راضی کند و در جلب توجه تماشاگران جریان اصلی موفق نباشد. خرافات تئاتری می‌گوید این نمایشنامه بدشانسی می‌آورد و شاید حقیقی‌ترین نفرین آن گریبان‌گیر فیلمسازان می‌شود… فیلم کوئن راهی برای بیان چیزی تازه درباره سیاست‌ها یا جاه‌طلبی پیدا نمی‌کند و پویایی جنسیتی‌اش (زن خرده‌گیری با دستاوردهای شوهرش خرسند است) تقریباً عتیقه به حساب می‌آید. «مکبث» بیش از چهارصد سال قدمت دارد؛ و کارگردانان هنوز باید حس‌وحالی تازه به آن ببخشند یا این خطر را بپذیرند که یک بازی معمولی برپا شود که در مدت زمانش می‌خرامد و جلوه‌گری می‌کند ولی دیگر چیزی از آن شنیده نخواهد شد.

تماشای آنلاین تراژدی مکبث

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil