«شانگ-چی و افسانه ده حلقه» که بیستوپنجمین فیلم در مجموعه فیلمهای ابرقهرمانی جهان سینمایی مارول است با بودجهای حدود دویست میلیون دلار تولید شده است. فروش بیش از ۴۳۰ میلیون دلاری فیلم در گیشه هم آن را به هشتمین فیلم پرفروش سال ۲۰۲۱ بدل کرده است. فیلمی درباره شخصیت شانگ-چی از سال ۲۰۰۱ در دست تولید بود ولی تا اواخر سال ۲۰۱۸ جدی گرفته نشد و حالا هم میتوان توجه به اقلیتها در هالیوود، بهواسطه جنبشهای اجتماعی سالهای اخیر، را دلیل اصلی به سرانجام رسیدن این پروژه دانست.
فیلم شانگ چی و افسانه ده حلقه یا Shang-Chi and the Legend of the Ten Rings اولین فیلم مارول با قهرمانی آسیایی در نقش اصلی است که از کارگردانی آسیاییتبار و ترکیب بازیگرانی غالباً آسیایی نیز بهره برده است؛ اما قبل از سال ۲۰۰۱، اولین بار استن لی بود که اواخر دهه ۱۹۸۰ به فیلم یا سریالی بر اساس شخصیت شانگ-چی فکر کرد. او برندن لی، پسر سوپراستار هنرهای رزمی بروس لی، را برای نقش اصلی در ذهن داشت که با توجه به این موضوع که این شخصیت ابرقهرمانی از نظر بصری با در نظر گرفتن خود بروس لی طراحی و خلق شده بود، بهترین گزینه ممکن به نظر میرسید. به هر حال، فیلمبرداری فیلم شانگ-چی و افسانه ده حلقه از فوریه ۲۰۲۰ آغاز شد و پس از وقفهای چندماهه به دلیل شیوع جهانی کرونا، بالأخره به سرانجام رسید.
درباره کارگردان شانگ چی و افسانه ده حلقه
دِستین دنیل کرِتن یکی از چهرههای تازه اما مطرح سینمای مستقل ایالات متحده است که اولین بار در سال ۲۰۱۳ با دومین فیلم بلندش بخش کوتاهمدت شماره ۱۲ (Short Term 12) دیده و تحسین شد. او پس از آن در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۹ هم با فیلمهای قلعه شیشهای (The Glass Castle) و فقط بخشش (Just Mercy) در کانون توجه قرار گرفت اما موفقیت بخش کوتاهمدت شماره ۱۲، تکرار نشد که جوایز پرشماری برده بود؛ از جمله چهار جایزه از جشنواره لوکارنو و جایزه بهترین فیلم از جشنواره شبهای سیاه تالین ۲۰۱۳. حضور بری لارسن در صحنههای پس از شروع عنوانبندی پایانی «شانگ-چی…»، باعث شد تا این چهارمین همکاری او با کرتن باشد که رویهمرفته پنج فیلم بلند داستانی دارد. جالب اینکه موفقیت چشمگیر کارنامه بازیگری لارسن هم از بخش کوتاهمدت شماره ۱۲، شروع شد.
جلوههای ویژه بصری
شانزده متخصص جلوههای بصری در فیلم شانگ چی و افسانه ده حلقه کار کردند و گاه تا ۳ نفر روی یک نمای بهخصوص وقت میگذاشتند. فیلم در مجموع بیش از دو هزار نما با جلوههای بصری داشت که بیش از ۱۷۰۰ تای آنها در فیلم نهایی استفاده شدند. ناظر جلوههای بصری فیلم، فرایند کارشان را به حرکت دادن مهرههای شطرنج تشبیه کرده است. چهل تا پنجاه نما از سکانس مبارزه داخل اتوبوس – که ۱۶۸ نما دارد – تقریباً به صورت کاملاً دیجیتالی خلق شدهاند.
استقبال تماشاگران و منتقدان از شانگ-چی و افسانه ده حلقه
علاوه بر استقبال سینماروها و فروش خوب در گیشه، شانگ چی و افسانه ده حلقه زمانی که در دیزنی پلاس عرضه شد در همان هفته اول، بیش از یک میلیون و هفتصد هزار نفر تماشاچی/ کاربر خانگی داشت. طبق گزارشهای اپلیکیشن «سامبا تیوی»، آمار بازدید تماشاگران انگلیسی، آلمانی و استرالیایی در همین بازه زمانی بهترتیب ۲۵۰، ۸۵ و ۱۷ هزار کاربر بوده است. «تیوی تایم» هم گزارش داد که این فیلم ابرقهرمانی مارول، بیشترین بازدید را در هفته اول عرضهاش در ایالات متحده داشته است.
اغلب منتقدان غربی هم نظری مثبت درباره «شانگ-چی…» داشتهاند و در نقدهای خود طراحی صحنههای اکشن، نمایش و کاوش در فرهنگ آسیایی، و بازیهای بازیگران فیلم، بهخصوص سیمو لیو و تونی لیانگ، را ستودهاند. بد نیست در ادامه نظر برخی از مهمترین آنها را مرور کنیم که امتیاز میانگین ۵۲ نفرشان در «متاکریتیک» ۷۱ از صد شده است.
نظر منتقدان درباره فیلم شانگ چی و افسانه ده حلقه
ایبیسی نیوز | امتیاز ۸۹ از ۱۰۰
پیتر تراوِرس | تماشایی، واژهای است مناسب برای توصیف صحنههای رزمی این فیلم حماسی گسترده که فقط در سینماها اکران شد تا شروعی همهجانبه برای فصل پاییز سینما باشد. فقط در بخش پایانی فیلم است که شخصیتها در جهانی مملو از جلوههای ویژه رایانهای دفن میشوند؛ اما این موضوع، هیجان تماشای سیمو لیو (بدلکار سابق) در نقش اصلی یکی از افسانههای مارول را تباه نمیکند. حالا بچههای آسیایی هم – مثل بچههای سیهچردهای که بالأخره خودشان را در بلک پنتر (Black Panther) دیدند، میتوانند بازتابی از خودشان را در قهرمان این فیلم یعنی شانگ-چی ببینند… قهرمانی که پسر یک مندرین، جنگسالار فناناپذیر، است که نقشش را افسانه بزرگ سینمای هنگکنگ، تونی لیانگ، بازی کرده که با هر زبانی دیالوگ بگوید باز هم میدرخشد…
کارگردان فیلم شانگ چی و افسانه ده حلقه، دِستین دنیل کرتن که در هاوایی بزرگ شده و از سینمای مستقل آمده است، انگار هیچ تفاوتی در ساخت فیلمهای مستقل و استودیویی پرهزینه نمیبیند که این قدر خوب از پس کارش برآمده است. او در واقع، هر کاری میتوانسته انجام داده است تا حتی برای لحظهای ضربان و هیجان تماشاگر فروکش نکند… حالا با این همه هنرمندی و جسارت و ترکیب بازیگرانی آسیاییتبار، باید پرسید که آیا چنین فیلمی میتواند در گیشه سینماهای ایالات متحده تاریخساز شود؟ ستاره فیلم که چنین باوری دارد: «ما را دستکم گرفتهاند اما سقفها را درهم میشکنیم. ما تجلیلی هستیم از فرهنگ و لذتی که پس از یک سال مبارزه همچنان ثابتقدم است. ما شگفتی و غافلگیری هستیم.»
ریل ویوز | امتیاز ۷۵ از ۱۰۰
جیمز براردینلی | سیمو لیو که در سینما بهنسبت بازیگری ناشناخته است، جای رشد دارد. او کمی به کریستوفر ریو در سوپرمن (Superman) شباهت دارد؛ همیشه بهترین بازیگر حاضر در صحنهها نیست اما همواره حضوری قابل لمس دارد. آکوافینا هم در نقش وردست/ معشوق، دوستداشتنی است و قدرتش در ادای دیالوگها دستکم به اندازه نشانهگیریاش با تیروکمان مرگبار است. با وجود اینها، برای من و خیلیها که سینمای جهان را دنبال میکنند، ستارگان واقعی فیلم، تونی لیانگ و میشل یو هستند که دومی برای تماشاگران جریان اصلی سینمای آمریکا شناخته شده است اما لیانگ دهههاست که با آثار هنریاش برای جمعی از سینماروهای جدی به چهرهای آشنا بدل شده است.
لردمنشیای که او به شخصیت خود بخشیده، ابعادی مضاعف به شخصیت وِنوو بخشیده است. دیگر بازیگر برجسته فیلم سر بن کینگزلی است که برای لحظههایی کمیک و آرامشبخش به فیلم اضافه میشود (که هرچند وقت یک بار در چنین نقشی ظاهر میشود، انگار نه انگار که روزی نقش گاندی را بازی کرده بود). شانگ چی و افسانه ده حلقه به عنوان فیلمی مستقل و بیارتباط به هر فیلم دیگری، تکهای جذاب و سرگرمکننده از هنر کتابهای مصور است. حالا باید دید این فیلم چهطور در طرح کلی مارول به منظور ظهور دوباره «انتقامجویان» قرار خواهد گرفت.
گاردین | امتیاز ۶۰ از ۱۰۰
پیتر بردشا | شانگ چی و افسانه ده حلقه یک فانتزی اکشن-ماجرایی است که در آن سبکهای مبارزه خاص و ضدجاذبهی ژانر ووشیا، به گونه مؤثری با ابرقدرتهایی از جنس انتقامجویان ترکیب شده است. این یک فیلم سرگرمکننده از جهان سینمایی مارول است با همان ساختار و نقشهای بامزه و دیگر عناصر آشنا… طبق معمول در میان عنوانبندی پایانی، صحنههایی را میبینیم که جای شانگ-چی را در بستر بزرگتر جهان سینمایی مارول نشان میدهد و بر ماهیت ابرقهرمانی خوشمشرب و خوشطینت این شخصیت تأکید میکند که بخش مهمی از این فیلم هم هست و آن را در نقطه مقابل جدیت -مثلا- بلک پنتر قرار میدهد.
بُعد اسطورهای شانگ چی و افسانه ده حلقه از نظر لحن به فیلم «ثور» نزدیکتر است و فیلمی سرگرمکننده به شمار میرود، هرچند کیفیت فرمولی آن کمی به چشم میآید. به هر حال، فیلم دیگری درباره این ابرقهرمان میتواند درباره اقدامی باشد که او در خصوص مرگ مادرش انجام میدهد و چنین فیلمی به آکوافینا هم فرصت و نقشی را میدهد که شایسته آن است.