نقد و بررسی فیلم لتیان ساخته علی تیموری

پشت سد رابطه‌ها

فیلم لتیان نخستین فیلم بلند علی تیموری است که اکتای براهنی آن را نوشته. فیلمی که می‌توان آن را درامی مدرن دانست که به آسیب‌شناسی رفتاری- اخلاقی طبقه متوسط می‌پردازد. طبقه متوسطی که اهل هنر و روشنفکری است اما به شدت درگیر بحران روابط عاطفی است. ساختار روایی و بسط قصه بی‌شباهت به سینمای اصغر فرهادی نیست.

ما با جمعی از دوستان ۱۰-۱۵ ساله مواجه می‌شویم که سفری را آغاز می‌کنند که گرچه با سرخوشی همراه است اما به تدریج به سمت بازگشایی یک بحران عمیق پیش می‌رود و شخصیت‌های قصه به تدریج نفرت و بیزاری از هم را در موقعیت‌های ملتهبی که به وجود می‌آید بیرون می‌ریزند. قصه کمی تداعی‌گر فیلم درباره الی است که اگر در آنجا سپیده، الی را که نامزد دارد برای آشنایی با احمد به سفر می‌آورد در اینجا یاسی (با بازی سارا بهرامی) در حالی مانی (با بازی علیرضا ثانی‌فر) همسر سابق سلما (با بازی پریناز ایزدیار) را به سفر می‌آورد که او در رابطه با طه (با بازی امیر جدیدی) است که در آستانه ازدواج قرار دارند.

در واقع حضور مانی در این سفر، دعوت به یک ماجرای ملتهب و بحرانی است. سلما به طه نگفته که قبلا ازدواج کرده و با مانی ۵ سال زندگی کرده و مانی هم از جدایی خود از سلما پشیمان و سرخورده شده و هنوز هم عاشق اوست. یک موقعیت پیچیده و پارادوکسیکال عاطفی که با کمپلکس‌های فردی آن‌ها هم گره خورده و زمینه و بستری فراهم می‌شود تا فیلم دست به روانشناسی یک جنایت بزند. جنایتی که پایان غافلگیرکننده‌ای خلق می‌کند که می‌تواند تاکید بر پارانویایی بودن طه است.

پریناز ایزدیار و سارا بهرامی در فیلم لتیان

نام لتیان بر عنوان فیلم صرفا به دلیل حضور شخصیت‌های قصه در آنجا نیست و در واقع کاربستی جغرافیایی مد نظر نبوده بلکه تاکید بر سد شدن رابطه‌هایی است که آب پشت آن گندیده و حالا بر سر خود افراد سرریز شده است. گزافه نیست که فیلم را بیش از قصه محور بودن، شخصیت محور بدانیم که البته به یک شخصیت خاص محدود نشده و همه آن‌ها را در بر می‌گیرد. گرچه در این میان سه شخصیت طه، سلما و مانی به دلیل اینکه مثلت یک رابطه پیچیده و درهم تنیده هستند برجسته‌تر از بقیه است. گرچه این مثلث یا مربع از زاویه دیگر بین زنان قصه با طه هم برقرار است. به این معنا که آن‌ها هر سه به مانی علاقه‌مند بودند که در این میان تنها سهم ۵ ساله‌ای نصیب سلما شد که در نهایت به جدایی انجامید. در دو دیالوگ پرخاشگرانه بین مریم (با بازی ستاره پسیانی) و یاسی معلوم می‌شود که هر دو به مانی علاقه دارند. جالب اینکه در پس دوستی این سه زن، به واسطه عشقی مشترک، نفرتی پنهان شده بود که حالا در یک بزنگاه حساس بروز و ظهور پیدا کرد.

ما در فیلم لتیان با یک رمزگشایی موازی همراه هستیم. یکی رمزگشایی دراماتیک از خود قصه که از شک آغاز می‌شود و به طغیان و انتقام می‌رسد و دوم با رمزگشایی روان‌شناختی که منویات درونی آدم‌ها و تنش‌ها و منش‌های شخصیت‌های قصه را برملا می‌کند. در عین حال این دو رمزگشایی موازی بر هم مماس بوده و در ذات درام رخ می‌دهد. با این حال بیش از اینکه با شخصیت‌پردازی روبه‌رو باشیم بیشتر با تیپ‌هایی مواجه هستیم که هرکدام مدل‌های رفتاری مشخصی را نمایندگی می‌کنند. پیچیده‌ترین و متفاوت‌ترین شخصیت فیلم بدون شک طه با بازی امیر جدیدی است که یک آقازاده پولدار است. همان تیپی که به قول مانی در خطاب به سلما زمانی که می‌خواهد او را از ازدواج با او منصرف کند می‌گوید ما همیشه این آدم‌ها را مسخره می‌کردیم.

امیر جدیدی در فیلم لتیان

لتیان فیلم شسته‌ورفته‌ای است که ای‌کاش پردازش شخصیت در آن با وسواس و جزییات بیشتری همراه می‌شد. فیلمی که می‌تواند روایتگر عواطف رنجور آدم‌های مدرن در جامعه امروز باشد که گاه ناخواسته به یکدیگر زخم می‌زنند. بدون شک یکی از نقاط قوت فیلم شیوه فیلمبرداری آن است که زیبایی‌شناسی بصری به شدت در آن لحاظ شده و پررنگ است و به جرات می‌توان گفت حتی اگر کسی از فیلم خوشش نیاید هم نمی‌تواند از لذت بصری تماشای آن بهره‌ای نبرد. تمام قاب‌های فیلم با ایده‌های از پیش تعیین شده و برای شکل‌گیری و خلق قاب‌های زیبا صورت‌بندی شده که گاه به تابلوهای نقاشی مدرن می‌ماند. با یک پایان‌بندی تکان‌دهنده و هولناک که تلخی قصه را تکمیل می‌کند.

بنر فیلم لتیان

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

2 نظر
  1. مهرداد می‌نویسد

    نمی‌دونم چرا باید شخصیت طه رو بیمار نشون داد و حتی توی دیالوگ های سلما تقصیرات رو گردن طه انداخت در واقع حقایق رو سلما نگفته بود و دروغ گفته بود ،یاسی شوهر قبلی و نامزد فعلی طرف رو باهم آورده بود و مانی به زنی که داشت زندگی جدیدی رو پی از ۵ سال بحران آفرینی لطمه وارد میکرد و در واقع همه و همه طه رو مسخره کردند و …‌‌اونا رو کسی مقصر جلوه نداد. یاد ی دیالوگ از جوکر افتادم: چرا باید به خاطر رفتار خشنم معذرت بخوام؟؟؟ اونایی که منو به اینجا رسوندن هیچ وقت ازم معذرت نخواستن

  2. سارا می‌نویسد

    از بین نقدهایی که خوندم فقط این یادداشت بهم حس خوندن نقد داد. بقیه‌ش گویی تسویه حساب شخصی یا پرخاشگری بود. به نظرم ضعف‌ شخصیت پردازی، بازی نچسب امیرجدیدی، و انتخاب ثانی‌فر برای مردی که سه زن عاشقش شدن در حالیکه جذابیت ویژه‌ای نداره از بزرگترین ضعف ها بودن، ولی به بقیه نکات خیلی اشاره های به جایی شد. بخصوص این که برخی منتقدها نوشته بودن معلوم نیست این سه زن که ده پونزده ساله بادهم دوستن چرا از هم بیزارن و این به اون می‌گه عقده‌ای … که لازمه فیلم رو چند بار دیگه ببینن تا به نکته‌ای که در مورد عشق و‌ نفرت در این‌ یادداشت اشاره شده برسن.
    سپاس از نویسنده این نقد

fosil