نهمین فیلم اصغر فرهادی در مقام نویسنده و کارگردان، اولین نمایش جهانیاش را در جشنواره فیلم کن ۲۰۲۱ تجربه کرد و در حالی که برای کسب معتبرترین جایزه این رویداد سینمایی، یعنی نخل طلا، رقابت کرد، در نهایت جایزه بزرگ هیأت داوران و جایزه فرانسوا شاله را برنده شد. قهرمان که پس از اولین نمایشش در جشنواره کن، پنج دقیقه ایستاده تشویق شد، به عنوان نماینده سینمای ایران به رشته بهترین فیلم بلند بینالمللی در جوایز اسکار ۲۰۲۲ هم معرفی شده است. این فیلم که در جوایز آسیا پاسیفیک ۲۰۲۱ نیز در ۴ رشته بهترین فیلم بلند، کارگردانی، فیلمنامه و بازیگر مرد (امیر جدیدی) نامزد شده، داستان رحیم را تعریف میکند که زندانی مالی است. او در جریان مرخصی دوروزهاش میکوشد طلبکار خود را با پرداخت بخشی از بدهیاش راضی کند ولی اوضاع طبق میل او پیش نمیرود.
کمپانی مِمِنتو فیلمز حقوق فیلمنامه فرهادی را در بازار فیلم اروپایی ۲۰۲۰ در برلین خرید. در ماه آوریل ۲۰۲۱ (فروردین ۱۴۰۰) هم مشخص شد که کمپانی«آمازون استودیوز» حقوق پخش قهرمان را در سینماهای ایالاتمتحده خریداری کرده است. اثر جدید فرهادی، اغلب منتقدان غربی را به تحسین واداشته و در سایت جمعآوری آرای منتقدان راتن تومیتوز هر ۲۲ نقدی که تا امروز ثبت شدهاند، مثبت هستند؛ و در سایت متاکریتیک هم نقد منفیای ثبت نشده و امتیاز میانگین سیزده منتقد، ۷۸ از ۱۰۰ شده است. برای تصویر کاملتری از این فیلم باید نقدهای خارجی فیلم قهرمان را هم خواند. در ادامه بخشی از نقدهای چند منتقد سرشناس را مرور میکنیم.
همه چیز درباره فیلم قهرمان فرهادی
دیو کالهون از تایمآوت | امتیاز ۱۰۰ از ۱۰۰
محکزدن بدبینی تماشاگر
فرهادی که یک دهه پیش با درام طلاقمحور، جدایی، که داستانش در تهران میگذشت؛ همه جور جایزهای (از جمله اسکار بهترین فیلم خارجیزبان) را برنده شد، حالا با فیلمی مشابه برگشته که به همان اندازه تیزبینانه، دقیق و هیجانانگیز است… در فیلم قهرمان احترام و آبرو تقریباً همهچیز است؛ اما وضعیت رحیم مثل کسی است که گور خودش را میکند و همیشه با آن لبخند گرمی که بر چهره دارد، میکوشد کسی را قانع کند که آدمی سزاوار و بهدردبخور است؛ فرهادی فوقالعاده از عهده همهچیز برآمده. فیلم سراسر تنش و تفکر برانگیز است. ویژگی هوشمندانه اثر این است که فرهادی هرگز اجازه نمیدهد ابهامِ پیرامون شخصیت رحیم کاملاً برطرف شود. آن کیفی که با هفده سکه طلا پیدا شده، بیش از حد دمدستی نیست؟ یعنی ما واقعاً قرار بوده باور کنیم که دوست رحیم آن را در خیابان پیدا کرده؟ یا اینکه فیلم دارد بدبینی خود ما را محک میزند و میلمان به محکوم کردن مردی بهواسطه سابقه بدش؟ فیلم قهرمان یک نمایش اخلاقی درجهیک است که ما را عمیقاً در ارزشهای یک جامعه و تشریفاتش غوطهور میکند و تا آخرین نمای قدرتمندش، ما را به حدس زدن وامیدارد.
لی مارشال از اسکرین دیلی | امتیاز ۹۰ از ۱۰۰
گرداب رسانههای اجتماعی
در روزگاری که رسانههای اجتماعی میتوانند شهرتی زودگذر را چنان جلوه دهند که انگار بیدلیل یا به دلیل خاصی، رقم خورده است، یک قهرمان حقیقی بودن به چه معناست؟ اگر میدانید که کار درست را کردهاید، آیا اشکالی ندارد که کمی حقیقت را دستکاری کنید و کمی بازی کنید تا دیگران را متقاعد کنید که راست میگویید؟ و اگر دفاع از آبرویتان به معنی بیآبرویی فرد دیگری باشد، چه باید بکنید؟ فرهادی در درام جدیدش به این سؤالها و پرسشهای اخلاقی دیگری پرداخته است و درامی حقیقتاً گیرا ساخته که ویژگی اصلیاش، بازی عالی امیر جدیدی در نقش مردی است که از منفعت خودش میگذرد و با وایرال شدن (مثل ویروس بهسرعت پخش شدن) فداکاریاش در شبکههای اجتماعی به شهرتی زودگذر میرسد که خیلی زود هم از بین میرود؛ چون همه میدانیم که ویروسها میل بدخواهانهای به جهش دارند.
علاوه بر این، فیلم قهرمان یک بار دیگر ثابت میکند فرهادی، که همواره نویسنده و کارگردان توانمند ملودرامهای پیچیدهای است که به مسائل اخلاقی و احساسی میپردازند، همیشه فیلمی که در زادگاهش ایران میسازد، یک اثر سینمایی غنیتر است. فیلم قبلی او با عنوان همه میدانند (۲۰۱۸) که در بخش مسابقه جشنواره کن هم حضور داشت، از ظرافت دراماتیک و هوشمندی اخلاقی کمتری در قیاس با درباره الی، جدایی یا فروشنده، برخوردار است. در واقع شما میتوانید تمام پیرنگهای فرهادی را بردارید و هر جای دنیا که خواستید آنها را بازسازی کنید، بهخصوص همین فیلم قهرمان را که در آمریکای مرکزی هم میشود فیلمی از روی آن ساخت؛ اما این فیلمها، چیزی بیش از پیرنگهایشان هستند و قهرمان، بخش اعظمی از قدرتش را از استرسهای جامعه شهری شیراز و نیروهای قهریای میگیرد که جامعه امروز ایرانیان را شکل دادهاند. این موضوع، در کنار ضرباهنگ نفسگیر و انسجام فیلم، میتواند راه جدیدترین اثر فرهادی را به سینماهای هنری سراسر جهان هموار کند.
دیوید اِرلیش از ایندیوایر | امتیاز ۸۳ از ۱۰۰
اصغر فرهادی بودن
توصیه مجانی من به شخصیتهای سینمایی این است: اگر تصادفاً کیفی پر از پول را پیدا کردید، اول از همه باید نگاهی به اطراف بیندازید و ببینید نام چه کارگردانی را میبینید! اگر به کارگردانی پیتر فارلی بود، احتمالاً روزگار خوشی خواهید داشت و حتی وضعیت بهتری پیدا میکنید. اگر دیدید به کارگردانی جوئل و ایتن کوئن است، با نهایت تأسف باید بگویم که مردهاید؛ اما اگر تصور کردید ثروتی بادآورده به دستتان رسیده است و وقتی چهره خندانتان را به سوی آسمان برگرداندید و دیدید «فیلمی از اصغر فرهادی» با حروفی سفید بر آسمان آبی شیراز نقش بسته است، واقعاً نمیتوانم بگویم باید چه کار کنید، فقط همین را میدانم که خیلی زود نمیتوانید بگویید که کار درستی انجام دادهاید یا نه؛ چون همانطور که یکی از شخصیتهای «قهرمان» میگوید: «در این دنیا هیچچیزی مجانی نیست.»
«قهرمان» یکی از بهترین فیلمهای فرهادی از این منظر است که چطور هر بخش فیلم، در خدمت پیچیده کردن طرح اولیه تا رسیدن به پایانبندیاش قرار میگیرد؛ و همه این بخشها لازم هستند تا پایانبندی دیگری با امضای فرهادی شکل بگیرد که مثل همیشه تندوتیز و مینیمال است. البته این بار به شکل غمانگیزی کاملاً مشخص است که تلاش برای حفظ اخلاق و پاکدامنی چطور میتواند در مواجهه با دیدگان عامه بیهوده باشد. مگر اینکه حفظ آبرو و شرف برای خود فرد به اندازه کافی ارزشمند باشد؛ یا مگر اینکه پول کافی در کیف میبود تا او کار اشتباه را انجام بدهد.
دبورا یانگ از هالیوود ریپورتر | امتیاز ۸۰ از ۱۰۰
صداقت، آبرو و بهای آزادی
فرهادی شاید مدیون تجربههای تئاتری خود است که به نظر میرسد در غافلگیرکنندهترین و حیرتانگیزترین مکانها هم میتواند درام پیدا کند. قهرمان فیلم بسیار خوبی است درباره صداقت، آبرو و بهای آزادی. سینمادوستان سراسر جهان میتوانند مضامین همیشگی آثار فرهادی را در میان نمادپردازی ظریف و جنبه فنی پالوده کارش بیابند. حضور در بخش مسابقه جشنواره کن نشان میدهد که چنین فیلم بومیای، تا کجا میتواند در عرصه بینالمللی پیش برود و تحسین شود.
زندانها یکی از لوکیشنهای کلیدی سینمای معاصر ایران هستند که هم مکانهایی شلوغ برای مجازات به شمار میروند و هم به طور طبیعی، از محدودیت استعاری زندگی در جامعهای میگویند که زیستن در آن دشوار است. زندان در قهرمان، قفسی است با درِ باز که سرویس اتوبوسی خوبی دارد؛ و جایی است که قهرمان طبقه کارگر داستان با روکردن شانس، از آن خارج میشود و با افول بخت خود دوباره به آن برمیگردد؛ و بهواسطه همین درِ زندان است که رحیم بیکار، سرنوشت خود را برمیگزیند.
فضای ساده و طبقهپایینِ لوکیشنهای «قهرمان»، با فیلمبرداری و نورپردازی و تدوینی متناسب همراه شدهاند تا فرهادی در دورترین نقطه از تجربههای تئاتری خود قرار بگیرد و عناصر دراماتیک دور از ذهنی که گاهی مثل قضیه تجاوز در فیلم فروشنده ناگهان پا به دنیای فیلمهای او میگذاشتند. اینجا در عوض، همه چیز بهقدری شدنی و باورکردنی است که رویدادها کیفیتی کهنالگویی یافتهاند؛ مثل بوروکراتی که صلاحیت رحیم را بدون انجام همه موارد مورد نظرش جهت کار وعدهدادهشده تأیید نمیکند یا ملکه خیری که همین جوری و بیدلیل، پرافاده میشود یا همه دیگرانی که با یکدندگی، دَم از محترم بودن میزنند ولی خودشان هیچ احترامی برای سایر آدمها قائل نیستند؛ و زنجیره غریزی و بیپایان دروغها که شخصیتها را اسیر خود کرده و بُعد بزرگتری به قهرمان بخشیده است.
| به مرور نقدهای خارجی فیلم قهرمان به این مطلب اضافه میشود |