بازیگر گزیدهکاری است و هنوز برای بسیاری صدا و سیمایش یادآور نقش «مریم مقدس». شبنم قلیخانی در سریال نارگیل ایفاگر نقش یک ملکه است. ملکه سرزمین افسانهای «سهماه» که کاراکترهای اصلی برای باطل کردن یک طلسم به آن سفر کردهاند و در آنجا ماجراهای عجیبی را پشت سر میگذارند. شبنم قلیخانی در این گفتوگو از تجربه حضور در یک سریال ویژه کودک و نوجوان بهعنوان یک «مادر» سخن میگوید.
- به عنوان بازیگری که تجربههای متعدد و متنوعی در کارنامه خود دارید کمی از تجربه حضور در مجموعه «نارگیل» بگویید و اینکه چه شد حضور در این سریال ویژه کودک و نوجوان را پذیرفتید؟
سریال «نارگیل» مجموعهای ویژه کودکان و نوجوانان است و معتقدم تمام کارهای ویژه کودکان و نوجوانان آثاری هستند که اغلب بزرگسالان هم آنها را همراه کودکانشان دنبال میکنند. من خودم در خانه بچه کوچک دارم و معمولا هر فیلم و سریالی که تماشا میکند، من هم در کنارش مینشینم و همراهی میکنم. به دلیل همین تجربه همراهی با کودک هم احساس کردم در سالهای اخیر کارهای چندانی برای این گروه سنی تولید نکردهایم و به همین دلیل وقتی حضور در مجموعه «نارگیل» پیشنهاد شد، آن را دوست داشتم و از آن استقبال کردم.
- در همان مواجهه اول ویژگی کار را چه دیدید که برای بچهها جذاب باشد؟
فضای فانتزی کار و ورود عروسکها به دنیای آدمهای واقعی و پیشبرد داستان در این فضا را دوست داشتم. در طول کار هم احساس کردم همه عوامل زحمت بسیاری میکشند تا این کار به سرانجام برسد. از عروسکگردانها گرفته تا صداپیشهها همه زحمت میکشیدند و فکر میکنم نتیجه کار، مورد استقبال کودکان هم قرار بگیرد.
- پیش از این تجربه بازی در یک فضای فانتزی و کودکانه را در کارنامه خود داشتید؟
چند باری در فیلم کودک حضور داشتهام. تابستان همین امسال هم در یک فیلم سینمایی ویژه کودکان بازی کردم. در قالب سریال اما تجربهای به این شکل نداشتم. فکر میکنم این تجربه در کارنامه کاری خودم هم تجربه تازه و جالبی باشد.
- فکر میکنید برگ برنده «نارگیل» برای ارتباط با کودکان و نوجوانان امروز که سختگیرتر هم شدهاند چیست؟
نوجوان امروز، نوجوانی است که بهصورت آنلاین به طیف گستردهای از فیلمها و سریالهای روز دنیا دسترسی دارد. امیدوارم در این فضا، «نارگیل» هم بتواند مخاطب خاص خود را جذب کند. بیشتر البته خودم مخاطب این سریال را گروه سنی کودکان میدانم تا نوجوانان اما فکر میکنم آن برد و نفوذ را در میان مخاطبان هر دو گروه داشته باشد. هر چه باشد این قصهها از فرهنگ خودمان میآید و همینها میتواند جذابیت بیشتری برای کودکان ما هم داشته باشد. خاطرم هست زمانی که کودک بودیم، سریالهای ویژه کودک از تلویزیون پخش میشد و بسیار هم برای ما جذابیت داشت. آثاری مانند «محله برو بیا» که بسیاری از بازیگران بزرگ ما درآن نقشآفرینی میکردند. بعدها به «بازم مدرسهام دیر شد» رسیدیم که آقای اکبر عبدی و سرکار خانم مهین شهابی در آن ایفای نقش میکردند. همین سریالها برای کودکان آن زمان تبدیل به خاطره شدند و تا سالها در ذهن ما ماندهاند. در این سالها خیلی فیلمها و سریالهای مختلف را دیدهایم اما آثاری مانند «محله بروبیا» و یا «شهر موشها» هنوز در حافظهمان ماندگارند. خودم مادر شدهام اما هنوز خاطراتم از آن مجموعهها در ذهنم باقی مانده و فکر میکنم بچههای امروز هم چنین ارتباطی را با سریالهای ویژه خود برقرار میکنند.
- نسل ما محصولات متنوعی مختص خود داشت و همانطور که اشاره کردید آثار متعددی برای ما خاطرهساز شدند، به نظر میرسد نسبت به گذشته در این حوزه دچار غفلت شدهایم.
آن زمان بازیگران بسیار خوب ما که حرف اول را در عرصه بازیگری میزدند هم در این دست مجموعهها بازی میکردند اما امروز به نظر میرسد بازیگران ما کمتر تمایلی برای حضور در کارهای کودک دارند. خودم اما بهعنوان یک مادر احساس میکنم بچهها مهمترین قشر جامعه هستند و قرار است در بزرگسالی کارهای مهمی را برعهده بگیرند، به همین دلیل باید برای آنها انرژی بیشتری بگذاریم. چه داستاننویسان و کارگردانان و چه بازیگرانی که میتوانند در این دست مجموعهها نقشآفرینی کنند. فکر میکنم به همان اندازه که کار برای بزرگسالان اهمیت دارد، کارهای کودک و نوجوان هم مهم است.
- پس از نگاه شما حضور بازیگران مطرح در کارهای کودک و نوجوان الزاما ریسک محسوب نمیشود…
به هر حال هر بازیگری ابتدا قصه را میخواند. از این منظر کار برای کودک و نوجوان تفاوتی با کارهای بزرگسال ندارد. همانقدر که حضور در پرژهای که برای بزرگسالان ساخته میشود میتواند ریسک به همراه داشته باشد، کار کودک هم میتواند ملاحظاتی داشته باشد. همه چیز به قصه خوب برمیگردد. وقتی همه چیز سر جای خود باشد، طبیعتا حضور در چنین پروژهای ریسک نیست و میتواند یک قدم بزرگ برای کودکان و نوجوانان جامعه هم محسوب شود.
- در «نارگیل» شما نقش متفاوتی دارید و ایفاگر نقش ملکه سرزمین «سهماه» هستید. این نقش چه ویژگیهایی برای خود شما داشت؟
از آنجایی که این نقش برآمده از افسانهها بود، صحبتهایی را با کارگردان داشتم تا کمی بازی در این نقش را فانتزی ببینیم و از حالت رئال آن را خارج کنیم. بالاخره این نقش یک ملکه است و بهصورت تیپیکال نگاهها به او مثبت است. در مقابلش یک نقش منفی هم وجود دارد. ملکه اما از همه نظر مثبت طراحی شده است، از رنگ و فرم لباس گرفته تا جنس بازی و فکر میکنم مواجهه با این کاراکتر و داستانهای مرتبط با آن برای بچهها هم میتواند جذاب باشد.
- با ۳ کاراکتر عروسکی سریال چگونه ارتباط برقرار کردید؟
واقعا عروسکهای این سریال بامزه بودند و بسیار آنها را دوست داشتم. به خصوص که صداپیشههای درجه یکی هم داشتند و در خروجی حتما بامزهتر هم شدهاند. خودم وقتی سر صحنه آنها را میدیدم بسیار آنها را دوست داشتم و فکر میکنم برای بچهها هم کاراکترهایی دوست داشتنی باشند. اگر این قصه بگیرد، این عروسکها اهمیت بسیار زیادی پیدا میکنند و مثل نمونههای قدیمیتری مانند کلاهقرمزی میتوانند در قصهها و فضاهای دیگری هم آنها را بازآفرینی کرد. حتی در بازارهای دیگر مانند اسباب بازی و لوازمالتحریر هم میتوان از ظرفیت جذابیت آنها استفاده کرد.
- «نارگیل» از معدود سریالهای ویژه کودکان و نوجوانان در بازار نوپای سریالهای خانگی محسوب میشود. فکر میکنید در ادامه این محصول میتواند زمینهساز تغییر در ترکیب محصولات شبکه نمایش خانگی به نفع مخاطبان کودک و نوجوان شود؟
امروز بچهها همراه با بزرگترها پای تلویزیون مینشینند و خیلی از آثار را میبینند. خانوادهها باید سعی کنند تا کودکان همه سریالها را تماشا نکنند. میدانیم که سریالهای دیگری هم مخصوص کوکان و نوجوانان در دستور کار قرار دارد و خانوادهها باید این ملاحظه را در زمینه مصرف محصولات نمایشی توسط فرزندانشان دارند. پدرومادرها در این زمینه بیشترین نقش را میتوانند ایفا کنند. در زمینه تبلیغات هم فکر میکنم به همان اندازه سریالهای بزرگسال باید روی سریالهای ویژه کودکان و نوجوانان تبلیغ صورت بگیرد.