جان دیوید واشنگتن در مورد ساختن هویت خود صحبت میکند. اینکه چگونه از یک بازیکن فوتبال حرفهای به بازیگری و حضور در نقش اول فیلم بکت رسیده است.
جان دیوید واشنگتن در مورد ساختن هویت خود صحبت میکند. او از مسیر خود و اشتیاقش نسبت به بازیگری میگوید. برای اطلاعات بیشتر با فیلیمو شات همراه باشید.
با ورود تریلر اکشن بکت در ۱۳ آگوست به نتفلیکس، ددلاین با جان دیوید واشنگتن و کارگردان فیلم، فردیناندو سیتو فیلومارینو مصاحبه کرد تا درباره داستان یک آمریکایی در حال فرار در میان ناآرامیهای سیاسی یونان صحبت کنند.
جان دیوید واشنگتن ۱۲ ماه شگفتانگیز را سپری کرده و خود را در مرکز بحثهای جاری درمورد فیلمهای نمایش خانگی در برابر سینما قرار داده است که در طول همهگیری کرونا گسترش یافتهاند. تابستان گذشته، وی در فیلم تنت، اکشنی غافلگیرکننده ساخته کریستوفر نولان که با زمان خطی بازی میکند، نقش اصلی را بر عهده داشت. تنت که به آن عنوان «نجاتدهنده سینما» اطلاق شد، در حالی اکران شد که سینماها به طور آزمایشی از اولین موج تعطیلیهای کرونا بیرون آمده بودند. کمی بعد، جان دیوید واشنگتن در کنار زندایا در فیلم مالکوم و ماری بازی کرد؛ یک فیلم بلند که تماما در دوران تعطیلیها و قرنطینه ساخته شده بود و در ماه ژانویه توسط نتفلیکس منتشر شد.
نقد و بررسی فیلم بکت (Beckett)
تحلیل و نقد فیلم تنت (انگاشته)

در ادامه، ما درباره تفاوت این تجربیات بحث میکنیم و همچنین به حرفه جان دیوید واشنگتن به طور گستردهتر میپردازیم؛ آنچه که باعث شد او قبل از روی آوردن به بازیگری، فوتبال حرفهای بازی کند. زندگی حرفهای او بر روی صفحهنمایش پس از ایفای نقش در سریال بالرز و بلک کلنزمن شروع شد و او همچنان راه خود را برای رسیدن به شهرت طی میکند. ما همچنین در مورد بیرون آمدن از سایه شهرت پدرش دنزل صحبت میکنیم و اینکه آیا ممکن است او اکنون از پدرش مشهورتر باشد؟
برای فیلومارینو، بکت اولین اثر او به زبان انگلیسی پس از فیلمهایی از جمله لوکا گوادانینو، من رو با اسم خودت صدا بزن و ساسپیریاست. این دومین اثر وی پس از آنتونیاست که برای اولین بار در جشنواره کارلووی واری به نمایش درآمد و همچنین پس از آنکه فیلم کوتاه وی به نام دیارچی که در جشنواره سوئیس در سال ۲۰۱۰ برنده جایزه پلانیفیک شد، برای دومینبار در لوکارنو به نمایش درآمد. جان دیوید واشنگتن درباره آمادهسازی بکت در زمان آشفتگی سیاسی و اجتماعی در یونان به ما میگوید.
- آیا هیچکدام شما بالاخره به لوکارنو میرود؟ جاهای زیادی در دنیا برای نمایش فیلم وجود ندارند که بهتر از پیازا گرانده باشند.
فیلومارینو: بله، هر دوی ما.
- بکت یک فیلم هیجانانگیز است اما حتی با توجه به بازیگران برجستهاش، دارای حال وهوای مستقل است. جان دیوید، چگونه درگیر شدی؟
جان دیوید واشنگتن: من فردیناندوو لوکا گوادانینو را در سالن پولو در هتل بورلی هیلز در لسآنجلس ملاقات کردم. یادم میآید با این فکر که این بچهها فوقالعاده هستند، راه افتادم. آنها بسیار شیک بودند و در کنار آنها حس اعتمادبهنفسی پیدا کرده بودم که از آن قدردانی کردم. وقتی از پروژه بکت مطلع شدم و فیلمنامه را خواندم، فیلمهایی به ذهنم آمد که با عشق به آنها بزرگ شدمگ برای مثال هریسون فورد در مارشالهای ایالاتمتحده یا فراری. با تجسم شخصیت بکت در یونان و همه اتفاقاتی که برای او رخ میدهد، پروژه بسیار سختی به نظر میرسید.
- در آن مقطع در چه مرحلهای از موقعیت حرفهای خود بودید؟
واشنگتن: فکر میکنم حدود شش ماه در مطبوعات صحبت از بلککلنزمن بود. شاید دو فیلم و یک نمایش به نام بالرز را بازی کرده بودم؛ همین.
- در کنار جان دیوید، فیلم همچنین دارای بازیگرانی چون آلیشیا ویکاندر، بوید هلبروک، ویکی کریپس است. چگونه همه را درگیر ماجرا کردید؟
فیلومارینو: این یک رویا بود، بله. در فیلم، شما همیشه به بازیکنان ایده آل برای نقشها فکر میکنید و من خوششانس بودم که این بازیگران به نیازمندیهایم پاسخ دادند. این گروه، بازیگران ایده آل من بود.
- ایده داستان فیلم از کجا نشأت گرفت؟
فیلومارینو: این نوع فیلمها به لحاظ زمانی به دورهای بین دو جنگ جهانی برمیگردند؛داستانهای جاسوسی، که در آنها یک نفر میتواند نتیجه جنگ را تغییر دهد. در دهه ۷۰ آنها در مورد بدگمانی قدرتهای موجود نسبت به هم بود. این ایده قرار دادن مسئولیت بسیار سنگین بر روی شانههای یک فرد است. من بازگوییهای این نوع داستانها را دوست داشتم. از ایده دست بردن در یک تریلر پر از تعقیبوگریز سیاسی و ایجاد تغییر در معنای اصلی آن خوشم آمد. به نظرم تمرکز روی یک فرد که میتوانید با او همذاتپنداری کنید، کسی که شما (مخاطبان) میتوانید خود را در او ببینید، جالب بود.
- این نکته جالبی است. ساختن داستان یک تفنگدار دریایی ایالاتمتحده در تعطیلات، برای کسی که آموزشهای لازم را برای گذراندن این شرایط داشته است، بسیار آسان خواهد بود.
فیلومارینو: من فکر کردم اگر او یک نوع ابرقهرمان نبود، اگر یک فرد عادی بود، چه؟
- جان دیوید، چگونه آن را با کار روی فیلمی مانند تنت مقایسه میکنید؟ من به یاد صحنه باورنکردنی رستوران در آن فیلم افتادم که در آن شما ۲۰ نفر را کتک زدهاید و بدون هیچ آسیبی بیرون آمدهاید. در این فیلم شما دائماً ضربه میزنید.
واشنگتن: از آنجا که میتوانم از سابقه ورزشی خود استفاده کنم، دچار مصدومیت شدم و باید تحمل کنم. شما قدرت متفاوتی پیدا میکنید. کوبی برایانت مرحوم میگوید بهترین بازیهایش را زمانی که آسیبدیده بوده، انجام داده است؛ زیرا تمرکز زیادی داشته، او مجبور بود از بروز خیلی چیزها ممانعت کند یا آنها را به کلی از بین ببرد. مایکل جردن در یک بازی آنفولانزا داشت و درحالیکه تب چهل درجه داشت بازی کرد. او گفته بود که این یکی از بهترین لحظات دوران حرفهایاش بود، زیرا تمرکز زیادی روی انجام کارهایی که باید انجام میداد، داشت. در دنیای ورزش، این کاملاً متداول است. بکت باید خودش را در مسیری که هست بالا بکشد. او یک مربی است که در کارش هنوز به ظرفیتی که دارد نرسیده، اما چیزهای بیشتری برای ارائه دارد. او با شرایطش کنار آمده است. وقتی با آسیبها روبهرو میشود، تمرکز اصلیاش بر بقاست. این طبیعت انسان است، ما میتوانیم با آن ارتباط برقرار کنیم و آن را بفهمیم، وقتی کنار گذاشته میشویم … یک حیوان آسیبدیده، حیوان خطرناکتری است.
- شما تقریباً در هر صحنهای حضور دارید، این چقدر دشوار بود؟
واشنگتن: وقتی بازیگران فوقالعادهای در کنار خود دارید، در بسیاری از مواقع مجبور نیستید به این فکر کنید که آیا کارها درست پیش میروند یا نه، بلکه به پتانسیلهایی که با آنها احاطه شدهاید گوش میدهید و عکسالعمل نشان میدهید. بازیگران دیگر آنقدر خوب بودند که مجبور بودم تمام مدت بالاترین سطح از بازی را ارائه بدهم. بهعنوان یک بازیگر، این را دوست دارم؛ این یکی از دلایلی است که من عاشق انجام کاری هستم که باید انجام دهم، ببینم که دیگران چه چیزی را با خود به ارمغان آوردهاند و چگونه با کار برخورد میکنند. تلاش برای اینکه سطح اجرای خودم را به اجراهای دیگران برسانم، آخرین چالشی بود که با آن مواجه شدم.
- درباره تنظیم فیلم در چارچوب این اعتراضات یونانی برایمان بگویید.
فیلومارینو: من بهویژه از زمان خاصی در حدود سال ۲۰۱۵ در یونان الهام گرفتم. آن لحظه، یک لحظه خاص و سخت بود. بسیاری از اقدامات ریاضتی در اروپا اتفاق میافتاد، جالب بود که مردم یونان چگونه به آن لحظه تاریخی واکنش نشان دادند. بسیاری برای اولینبار تجمع کردند و خیابانها را اشغال کردند و مخالفت خود را فریاد زدند. اینکه در کنار اتفاقاتی که برای بکت رخ میدهد، او اجازه میدهد زندگی آنگونه که هست برایش اتفاق بیفتد، برایم بسیار جالب بود.
- در فیلم این نکته قابل توجه است که بکت یکی از تنها شخصیتهای سیاهپوست است و در طول فیلم توسط گروهی از شخصیتهای سفید شکار شده؛ آیا پیامی در آنجا وجود دارد؟
فیلومارینو: برای من، نه. او یک آمریکایی است، من فکر میکنم او بدون توجه به ظاهری که داشت با مشکلات کنار میآمد.
- چه زمانی نتفلیکس برای اولینبار درگیر این پروژه شد؟
فیلومارینو: در حال اتمام تولید بودیم که آنها فیلم را خریدند. ما فیلم را به بازار عرضه کردیم و آنها واقعاً آن را دوست داشتند. ما درک کاملی از ویژگی خاصی که فیلم درباره آن بود داشتیم و آن را نهتنها بهعنوان یک فیلم در ژانر معمول، بلکه بهعنوان چیزی با زاویه دید بسیار خاص ارائه کردیم. این همکاری بسیار خوشحالکننده بوده است. در حال حاضر، در میان این شرایط بسیار ناخوشایند ناشی از همهگیری، احساس بسیار خوبی دارم که میتوانم فیلم را همزمان در سراسر جهان ارائه دهم.

- جان دیوید، سال جالبی داشتید. شما در فیلم Tenet نقش اصلی بودید؛ فیلمی که سال گذشته بهعنوان «نجاتدهنده سینما» اعلام شد و همچنین یکی از بازیگران اصلی در مالکوم و ماری بودید، پروژهای که به طور خاص در نتفلیکس منتشر شد. تفاوت آن تجربیات چگونه بود؟
واشنگتن: از انجام کاری که دوست دارم، بدون در نظر گرفتن بودجه، لذت میبرم و ارزش آن را میدانم. من دوست دارم تجربیات مختلف را امتحان کنم. هر دو فیلم بودجه متفاوتی داشتند، عوامل، پرسنل و… من هر دو را یکسان دوست داشتم.
- بهعنوان یک بازیگر فکر میکنید چقدر تفاوت بین روشهای اکران وجود دارد؟ ارائه در سالن سینما به شکل سنتی در مقابل آنلاین بودن در نمایش خانگی در سراسر جهان بهصورت همزمان.
واشنگتن: مطمئناً بله؛ تفاوت دارد. اما هر فیلمی صرف نظر از نحوه اکران، خواه به شکل اینترنتی یا در سینما، متفاوت است. این چیزی است که در تجربه بسیار کوتاهم به آن رسیدهام. من هنوز در حال یادگیری هستم، چیزهایی را تجربه میکنم.
- فردیناندو، شما تهیهکننده بخش دوم در فیلم من را با اسم خودت صدا بزن و ساسپیریا بودید؛ این اولین کار شما به زبان انگلیسی است، این گذار چگونه بود؟
فیلومارینو: قبل از انجام قسمت دوم، کارگردان بودم؛ با فیلمهای کوتاه شروع کردم، دیارچی را داشتم که در لوکارنو به نمایش درآمد. وقتی به بکت رسیدم، بهعنوان یک کارگردان بهخاطر داشتن طیف وسیعی از تجربیات، خیلی خوششانس بودم. من بیشتر احساس خوششانسی میکردم. این پروژه به دلیل بلندپروازیهایی که داشت بسیار بزرگتر از اولین فیلم بلند من [آنتونیا] بود. کلید اصلی، داشتن یک تیم شگفتانگیز از همکاران بود. ما یک تیم کامل از افراد بسیار بااستعداد داشتیم، که این کار را هیجانانگیزتر و آسانتر میکند.
- جان دیوید، بعد از نمایش بالرز شما وارد عرصه سینما شدید و ظاهراً دیگر بهعقب نگاه نکردهاید. آیا اکنون فقط بازیگر سینما هستید؟
واشنگتن: [میخندد] من میخواهم کار کنم، میخواهم بازی کنم، برایم مهم نیست که صحنه، محتوای آنلاین در اینترنت باشد یا فیلمی در سالن سینما … آنچه اکنون برای من مهم است یادگیری است. دوست دارم از بهترینها درس بگیرم. هدفم این است که با فیلمسازان و هنرمندانی همکاری داشته باشم که همان اشتیاق من را در مورد رویکرد، روند و قصهگویی دارند. در تجربیات کوتاه خود، توانستم با افرادی کار کنم که به همان اندازه که بااستعداد هستند، فروتن نیز هستند. واقعیت این است که من توانستم با افرادی کار کنم که بسیار خوب هستند و این الهامبخش است، میدانم که در مسیر درستی هستم.

- شما به حرفه ورزشی خود اشاره کردید، این دو حرفه چگونه با هم مقایسه میشوند؟
واشنگتن: من از جنبه حرفهای ورزش به اندازه خود ورزش لذت نمیبردم. من توانستم درسهای زیادی از ورزش یاد بگیرم. چگونه باید استقامت کرد، مانند کاراکتر بکت. بسیاری از اوقات ورزشکارانی را میبینیم که وقتی توانایی بازی خود را از دست میدهند، هویت خود را هم از دست میدهند. این چیزی است که من میتوانم بسیار با آن ارتباط برقرار کنم. فوتبال& مدتها هویت من بود. این تصور ترسناکی است که زندگی شما از ۲۵ سالگی (بعد از کنارهگیری از ورزش حرفهای) شروع شود، اما احساس کنید ۵۵ سال دارید. چیزهای دیگری البته برای من مؤثر بوده، مثل مفاهیم تیم، گوش دادن به مربی (کارگردان) و توانایی بازی با افرادی که دیدگاههای سیاسی یا اجتماعی شما را ندارند.
- آیا در مورد هویت، فکر میکنید ممکن است از پدرتان (دنزل واشنگتن) مشهورتر باشید؟
واشنگتن:[میخندد] نه فکر نمیکنم؛ من واقعگرا هستم و با این موضوع مشکلی ندارم.
- در اوایل دوران حرفهای، داشتن پدر معروف احتمالا چالشبرانگیز بوده؛ آیا احساس میکردید باید از زیر سایه او خارج شوید؟ آیا احساس میکردید اگر نام خانوادگی متفاوتی داشتید، مردم شما را جدیتر میگرفتند؟
جان دیوید واشنگتن: مدت طولانی از زندگیام را نگران این موضوع بودم. احتمالاً به همین دلیل است که اینقدر طولانی بازی کردم و دچار صدمات زیادی در فوتبال شدم. وقتی فهمیدم هیچ راه فراری وجود ندارد، توانستم در زندگی خود آرامش پیدا کنم و از انجام کاری که مطلوبم بود، لذت ببرم. بهتر است این سوال را از اشخاصی که با آنها کار کردهام بپرسید که آیا آنها من را به خاطر شخصی که به او مرتبط بودهام استخدام کردهاند؟ مطمئناً اینطور نخواهد بود.
فیلومارینو: به یاد دارم که بلک لنزمن و هیولاها و مردان را تماشا میکردم و فکر میکردم آیا این همان بازیگر است؟ سبک و فرم بازی شگفتانگیز بود. این چیزی بود که مرا تحت تاثیر قرار داد و باعث شد بخواهم با او همکاری کنم.
منبع: DeadLine