واکنش اولیه تعدادی از منتقدان به «درخت گردو» را در فیلیمو شات مرور میکنیم.
پردیس ملت در سانس دوم امروز جشنواره و نمایش «درخت گردو»، در حال انفجار بود؛ اثری که کنجکاویهای زیادی پیرامون آن وجود دارد. محمد حسین مهدویان از زمانی که ساخت فیلمهای بلند را آغاز کرده، بیوقفه سرش به تولید آثار مختلف و تجربههای سخت و سختتر گرم بوده است.
مهدویان در پنجمین اثر خود، به سراغ یک فاجعه دردناک تاریخی رفته است: بمباران شیمیایی سردشت در سال ۱۳۶۶. روایت احساساتگرایانه مهدویان از این مقطع تاریخی، واکنش منتقدان به فیلم درخت گردو را برانگیخت و سالن را به آتش کشید.
واکنش اولیه منتقدان به «درخت گردو» را در فیلیمو شات مرور میکنیم.
مروری بر فیلم های پیمان معادی | درخشش یک ستاره
امین مبینی: یک فیلم سهمگین و منقلبکننده. «درخت گردو» ثابت میکند تمام آن فیلمهای مرتبط با دفاع مقدس که از سوی برخی منتقدان لقب «شریف» را دریافت میکردند، تا چه اندازه ضعیف و قلابی بودهاند و حاصل ناتوانی سازندگانشان. مهدویان در این فیلم، بیش از تمام آثار کارنامهاش، موفق شد فاصله بین درام روی پرده و تماشاگر را از بین ببرد. آنقدر که توانست طی یک ساعت و چهل دقیقه در سالن رسانهها بارها از منتقدان سختپسند و گارددار گریه بگیرد و حال و هوایی بسازد که جشنواره فجر کمتر به خود دیده بود.
صحبت بیشتر درباره فیلم، از لذت تماشای آن کم میکند؛ مهدویان و گروه سازنده موفق شدند حق مطلب را درباره فاجعه شیمیایی سردشت ادا کنند. هنوز تمام آثار جشنواره را ندیدهایم اما بعید است که این فیلم، در کارگردانی و چهرهپردازی، رقیب جدی برای عنوان بهترین جشنواره داشته باشد. پیمان معادی که دیگر گفتن ندارد؛ سیمرغ نقش اول مرد را میتوانند همین حالا به او بدهند.
درباره درخت گردو | یک بمب بیهدف و مرگ!
بهمن عبدالهی: حالا دیگر میتوان گفت که محمدحسین مهدویان یک قالب تحت عنوان «مستند داستانی» را در سینمای ایران جا انداخته است؛ از نخستین فیلمش «ایستاده در غبار» تا همین «درخت گردو».
او همواره تلاش کرده است از وقایع تاریخ معاصر (در اینجا جنگ تحمیلی عراق علیه ایران) داستانی واقعی را با بازسازی عین به عین واقعه و البته با تاکید بر داستانگویی تعریف کند. مهدویان در فیلم جدیدش ماجرای بمباران شیمیایی منطقه سردشت را دستمایه قرار داده و اثری تلخ اما تاثیرگذار ارائه میدهد.
فیلم، ارزشهای زیادی دارد؛ مثل کارهای قبلیاش (منهای «لاتاری») و حتی روی بازسازی مستندات تاریخی در قاب دوربین فکر کرده و گذشته را مثل تصاویر نگاتیوهای ۱۶ میلیمتری طراحی کرده و از بازیگران حرفهای در کنار انبوه سیاهیلشکر بهره برده است؛ اما جدا از تلخی اغراقشده فصل بازسازی بمباران و وضعیت شهری و بیمارستان، روایت فیلم را دچار ضعف کرده و آن را شبیه آثار مستند تلویزیونی کرده است. بههرحال، در فیلمی که داعیه قصهگویی دارد تصویر کشیدن بیشازحد حاشیهها روایت را دچار لکنت کرده است. جدا از دو مشکل (تلخی مضاعف و تصاویر بازسازیشده رویداد و مجروحان)، میتوان آن را دوست داشت. بازی پیمان معادی در نقش یک پدر کرد آسیبدیده از زخم جنگ بسیار خوب است؛ هرچند انتخاب مهران مدیری در نقش پزشک چندان کارکردی ندارد، مگر در بحث گیشه.
امید ذاکرنیا: جدیدترین فیلم محمدحسین مهدویان درباره بمباران شیمیایی سردشت بود؛ فاجعهای انسانی در دوران جنگ که حتی مرور آن دردناک است. فیلم اما با وجود این سوژه جذاب، تبدیل به فیلمی سراسر غم و تلخی شده است؛ طوری که مخاطب تاب و تحملش تمام میشود.
بازی پیمان معادی، میتواند او را یکی از نامزدهای اصلی تصاحب سیمرغ کند. شاید این فیلم، که از میزان تلخی غیرقابلتحمل به نظر میرسد، بتواند کاندیداهای بیشتری هم داشته باشد.
سید آریا قریشی: سوژه فیلم بهتنهایی برای متأثر کردن تماشاگر کافی است و اجرای خوب مهدویان، بازی معرکه معادی و کودکان فیلم و فیلمبرداری درخشان هادی بهروز، به افزایش این تأثیرگذاری کمک کرده است. «درخت گردو» احساساتبرانگیزترین فیلم جشنواره تا این لحظه است؛ منتهی کاش نریشن فیلم خلاقانهتر نوشته شده بود، با موسیقی کمحجمتری روبهرو بودیم و برخی تمهیدات بصری گلدرشت (مثل استفاده از اسلوموشن در لحظات تأثیرگذار) وجود نداشت. آن موقع، فیلم میتوانست تأثیر بهمراتب عمیقتری بر تماشاگر بگذارد.
مریم قربانینیا: روایت تلخ و دردناک بمباران شیمیایی سردشت و قصه خانواده مولانپور که همچون بسیاری از مردم رنجکشیده کُرد در این فاجعه دچار اتفاقاتی بهشدت تلخ و اندوهناک شدهاند، در فیلم تازه محمدحسین مهدویان که پیشازاین هم توانایی و استعداد بینظیر خود را به اثبات رسانده بود، روایتی بود که قلب تمام کسانی را که ذرهای از انسانیت در وجود خود داشته باشند، چنان به درد میآورد که هیچ کلامی قادر به بیان آن نیست. مهدویان، این بار واقعیتی از فجایع جنگ را به تصویر کشیده است که علاوه بر مخاطبان ایرانی میتواند مجامع بینالمللی را نیز تحت تاثیر قرار دهد و دردی را روایت کند که در هرجای جهان، انسانها و زندگیها را تا سالها تحت تاثیر قرار دهد.
علی ملاصالحی: «درخت گردو» مرثیهای ضدجنگ است مانند «فهرست شیندلر» اسپیلبرگ. مهدویان، بدون حرف سیاسی و جهتگیری، طوری صحنههایش را در سوگ حمله شیمیایی سردشت میچیند که صحنه دوش یا پیاده رفتن قادر در راه روستایش شما را تا ابد رها نخواهد کرد.
بهنام شریفی: مهدویان متخصص ساختن فیلمهایی بر اساس وقایع تاریخی است؛ هدایت میزانسنهای شلوغ و ساختن جغرافیا از مهارتهای اوست. مساله«درخت گردو» این است که نمیتواند فراتر از واقعه تاریخی روی داده در سردشت برود. بازی خوب پیمان معادی میتواند یکی از کاندیدهای اصلی دریافت سیمرغ بلورین باشد. انتخاب و بازی مدیری از نقاط ضعف فیلم هستند و حجم احساساتگرایی بیشازحد اثر در پارهای از نقاط، مخاطب را اذیت میکند. با وجود این، «درخت گردو» یکی از مهمترین فیلمهای این دوره جشنواره است.
نقد فیلم شیشلیک محمدحسین مهدویان در سی و نهمین جشنواره فجر | شکم گشنه شعار نمیفهمد