نقد فیلم «پاپ» ساخته احسان عبدی‌پور؛ دوری از اصل، جستجوی روزگار وصل

تم اصلی فیلم «پاپ»، جداافتادگی و فراق است که در هر سه اپیزود به شکل‌های گوناگون نشان داده می‌شود؛ از جداماندن سیاه‌پوستان ایران از همتایان نژادی خود تا جدا ماندن عاشق و معشوق.

«پاپ» دومین فیلم احسان عبدی‌پور است. نویسنده و کارگردان چهل ساله بوشهری که فیلم نخستش «تنهای تنهای تنها» در جشنواره سی و یکم فجر بسیار موردتوجه و تحسین تماشاگران قرار گرفت و منتقدان نوید ظهور یک فیلمساز توانا خوش‌قریحه را می‌دادند. او سال بعد (۱۳۹۲) «پاپ» را ساخت تا روانه جشنواره کند، اما فیلم پشت سد ممیزی گیر کرد و توقیف شد. پنج سال بعد، در گروه هنروتجربه یک اکران بسیار محدود و حداقلی را تجربه کرد که تفاوت زیادی با ادامه توقیف نداشت و حالا بعد از هفت سال به شبکه خانگی و پلتفرم‌های پخش آنلاین آمده است.
در ادامه با فیلیمو شات همراه باشید تا نگاهی داشته باشیم به «پاپ»، تجربه سینمایی متفاوت احسان‌ عبدی‌پور.


نقد فیلم تی تی در جشنواره فجر ۹۹


تم اصلی «پاپ»، جداافتادگی و فراق است که در هر سه اپیزود به شکل‌های گوناگون نشان داده می‌شود؛ از جداماندن سیاه‌پوستان ایران از همتایان نژادی خود و تلاش برای نزدیک شدن به آنان، تا جدا ماندن عاشق و معشوق و میل به پیمودن این فاصله.

همیشه گفته‌اند که سرنوشت فیلم دوم یک فیلمساز، تعیین‌کننده موفقیت یا عدم موفقیت او در ادامه است. شاید اگر فیلم در همان زمان خودش اکران می‌شد، امروز احسان عبدی‌پور را به‌عنوان یک کارگردان پرکار می‌شناختیم. اما حالا او ترجیح می‌دهد داستان کوتاه بنویسد و نسخه صوتی‌اش را در اینستاگرام و همچنین به‌صورت پادکست منتشر کند، هر از چندی هم سریالی برای تلویزیون بسازد حتی اگر کسی آن را نبیند. این بلایی است که توقیف و سانسور، سر استعدادها می‌آورد و البته، سر خود «پاپ» هم آمده است.


نقد فیلم «مردان ایکس: ققنوس سیاه»


فیلم را که ببینید، متوجه می‌شوید «پاپ» زیر جرح و تعدیل سنگین رفته و در بعضی صحنه‌ها، هنوز جای پایش هم باقی است! فیلمی که داستان یک خانواده بوشهری را در سه اپیزود روایت می‌کند و در هر اپیزود (که به نام یک کشور است) داستان بر یکی از کاراکترها متمرکز است. داستان دختر دانشجویی که همکلاسی و معشوقش به دلیل یک اعتراض ساده دانشجویی به زندان افتاده و دختر در به در دنبال راهی برای آزاد کردن اوست، داستان یک نوازنده خیابانی و رویاهایش و داستان پسرش که به امید رسیدن به عشقش می‌خواهد به شکل خطرناکی به اروپا برود. همانطور که از داستان‌ها هم برمی‌آید، اپیزود اول و سوم بیشترین میزان حذف و ممیزی را از سر گذرانده‌اند. می‌توان فهمید که داستان جزئیات بیشتری داشته که حالا در نسخه نهایی نیست. برای همین، روایت این دو اپیزود (خصوصا اپیزود اول) بسیار تکه‌و‌پاره به‌نظر می‌رسد. شخصیت‌های مختلفی ناگهان وارد و خارج می‌شوند و برخی اتفاقات بی‌مقدمه یا بدون منطق رخ می‌دهند.


همه چیز درباره فیلم یدو + نقد و بررسی


از همین رو جذاب‌ترین و بهترین بخش فیلم، اپیزود میانی است که حال و هوای آن تا حدی به دو اپیزود دیگر هم نشت کرده و احتمالا اگر بخواهید از «پاپ» برای کسی تعریف کنید، بر این بخش از فیلم بیشتر تاکید می‌کنید. شخصیت اصلی، یک نوازنده سیاه‌پوست تنگ‌دست دوره‌گرد است که سلایق و ذهنیاتش تناسب چندانی با طبقه اقتصادی‌اش ندارد! کتابخوان و روشنفکرمآب است. پاتوقش کتاب‌فروشی است که با چند نفر روزها در آن جمع می‌شوند و درباره سیاست و مذهب بحث و جدل می‌کنند. شعر لنگستن هیوز می‌خواند و عاشق موسیقی جاز است. خود نیز ساکسیفون می‌زند و کنار خیابان به همراه پسر و دو دوستش موسیقی جاز سیاه‌پوستان حاشیه می‌سی‌سی‌پی را اجرا می‌کند. یک گعده گنگ‌واره هم با چند سیاه‌پوست همشهری‌ دارد. رویاباف است و جایی از فیلم در جمع دوستان هم‌نژادش می‌گوید: «اگه پدر جد مو جای بوشهر، گیر یه ارباب آمریکایی افتاده بی، کم کمش الان مو تو لیکرز بازی می‌کردم.» همپای سیاه‌پوستان اروپا و آمریکا دغدغه تبعیض نژادی علیه سیاهان را دارد و یک خبر، این دغدغه را بین او و همپالکی‌هایش تشدید می‌کند: «پاپ قبلی استعفا کرده و احتمالا پاپ جدید سیاه‌پوست خواهد بود.» شور و ولوله‌ای بین این کلونی سیاه‌پوست بوشهری می‌افتد و بهانه‌ای می‌شود برای رو کردن جذابیت اصلی فیلم، که حال و هوای بوشهر است؛ حال و هوای مردمی که در بافت قدیمی بوشهر و در میان کوچه‌های تنگ و خانه‌های سفیدرنگ آن زندگی می‌کنند. مردمی سرخوش و بذله‌گو که عاشق موسیقی و شادی و پایکوبی هستند و از کوچکترین چیزها هم شوخی و سوژه خنده می‌سازند. احسان عبدی‌پور که خود بوشهری است، به‌واسطه شناخت مناسبش از فرهنگ و حال‌وهوای مردم شهرش هم به‌عنوان نویسنده دیالوگ‌های جذابی نوشته و هم در مقام کارگردان توانسته با هدایت مناسب بازیگران بومی و استفاده از یک تیم تولید حرفه‌ای، اتمسفر جذابی بسازد که مخاطب را با اثر ۹۳ دقیقه‌ای خود همراه کند.


نقد و بررسی فیلم کلبه | داستان تکراری یک نامادری بدجنس



همه چیز درباره فیلم خط فرضی


تم اصلی «پاپ»، جداافتادگی و فراق است که در هر سه اپیزود به شکل‌های گوناگون نشان داده می‌شود؛ از جداماندن سیاه‌پوستان ایران از همتایان نژادی خود و تلاش برای نزدیک شدن به آنان، تا جدا ماندن عاشق و معشوق و میل به پیمودن این فاصله. مشکل اصلی «پاپ»، این است که تم‌های فرعی که در هر اپیزود محور قرار می‌گیرند، به یک اندازه پرداخت نشده‌اند و کیفیت داستان در هر کدام متفاوت است. این تا حدی به سانسور برمی‌گردد اما بخشی از آن نیز مشکل خود درام است که بستر روایت اپیزودها اجازه شرح و بسط درون مایه را به اندازه کافی نمی‌دهد. برای همین در لحظاتی مجبور می‌شود حرف در دهان شخصیت‌هایش بگذارد و کمی به شعار نزدیک شود.


بهترین فیلم های سیاهپوستان در ۱۰ سال اخیر


در مجموع اما فیلم به خاطر حال و هوای دلپذیر و لحن نسبتا سرخوشانه‌اش (که البته با تلخی غم آدم‌های داستان به شکل مناسبی تعدیل می‌شود) اثر باارزشی است و تماشای آن برای بیشتر تماشاگران احتمالا تجربه خوشایندی خواهد بود.

«پاپ»، فیلم تجربی و متفاوت احسان عبدی‌پور را هم‌اکنون می‌توانید بر روی فیلیمو تماشا کنید.


نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil