همه چیز درباره فیلم شنای پروانه + نقد و آمار فروش

لقب  پرفروش‌ترین فیلم اکران آنلاین به فیلم محمد کارت تعلق گرفت. بر اساس واکنش‌های منتقدان و تماشاگران می‌توان گفت که فیلم «شنای پروانه» یکی از آثار محبوب و موفق جشنواره امسال است. برای بررسی بیشتر، با فیلیمو شات همراه باشید.

شنای پروانه با ثبت یک رکورد منحصر به فرد در اکران آنلاین به نمایش خود بر بستر پلتفرم‌های VOD ادامه می‌دهد. برای نقد و بررسی فیلم شنای پروانه با فیلیمو شات همراه باشید.


شنای پروانه تنها در ۱۷ روز رکورد فروش اکران آنلاین را شکست؛ لقب  پرفروش‌ترین فیلم اکران آنلاین به فیلم محمد کارت تعلق گرفت.
فیلم سینمایی شنای پروانه به کارگردانی محمد کارت با فروش بیش از ۴ میلیارد لقب پرفروش‌ترین فیلم اکران آنلاین را از آن خود کرد.
به گزارش روابط عمومی فیلیمو و نماوا؛ آخرین ساخته محمد کارت، به تهیه‌کنندگی رسول صدر عاملی پس از گذشت تنها  ۱۷روز از اکران آنلاین خود با فروش بالای ۴ میلیارد و ۲۹۵ میلیون تومان رکورد فروش در اکران آنلاین را شکست. این در حالی است که نسخه قاچاق این فیلم یک ماه قبل از اکران آنلاین دست‌به‌دست می‌شد که بااین‌وجود ثبت همچنین رکوردی قابل‌توجه است.
پیش‌ازاین فیلم سینمایی خوب، بد، جلف: ارتش سری رکورددار فروش آنلاین سینمای ایران بود. به‌این‌ترتیب شنای پروانه که اکران آنلاینش را از  ۱۱ فروردین آغاز کرده بود در کمتر از ۲۰ روز به این رکورد دست پیداکرده است.
فیلم‌های سینمایی خروج، زیر نظر، طلا، زن‌ها فرشته‌اند، لتیان، بی حسی موضعی، حکایت دریا و بنفشه آفریقایی در رده‌های بعدی فروش قرار دارند.


خبر منتشر شده در تاریخ ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
به گزارش روابط عمومی پروژه، همزمان با اکران آنلاین فیلم سینمایی شنای پروانه به کارگردانی محمد کارت از پوستر جدید این فیلم رونمایی شد که طراحی آن را احسان برآبادی بر عهده داشته است.
این فیلم توانست در پنجمین روز اکران آنلاین در دو پلتفرم فیلیمو و نماوا به فروش ۲ میلیارد تومانی دست پیدا کند و ۷۴ هزار و ۸۵۴ نفر این فیلم را به‌صورت آنلاین تماشا کرده‌اند. 

پوستر فیلم شنای پروانه

آمار فروش فیلم شنای پروانه در دو روز اول اکران آنلاین

خبر منتشر شده در ۱۴ فروردین ۱۴۰۰
به گزارش روابط عمومی فیلیمو و نماوا، فیلم شنای پروانه به کارگردانی محمد کارت توانست در دو روز ابتدایی اکران آنلاین خود که در فیلیمو و نماوا در حال انجام است به فروش یک میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان برسد.

این فروش در حالی رقم خورده که از ابتدای اکران آنلاین که از نوروز سال گذشته آغازشده ۳۶ فیلم به نمایش عمومی درآمدند و فروش شنای پروانه در دو روز ابتدایی به‌عنوان یک رکورد در میان آثار اکران آنلاین توانسته در جذب مخاطب موفق عمل کند.

نخستین ساخته سینمایی محمد کارت به تهیه‌کنندگی رسول صدرعاملی پیش از اکران آنلاین در سینماهای سراسر کشور در دو نوبت روی پرده رفت و سپس در ایام نوروز ۱۴۰۰ در پلتفرم‌های فیلیمو و نماوا اکران آنلاین خود را آغاز کرد.
امیر آقایی، جواد عزتی، طناز طباطبایی، علی شادمان، مهدی حسینی نیا، مه‌لقا باقری، ایمان صفا، ناهید مسلمی، نادر شهسواری، علیرضا داودنژاد و  پانته‌آ بهرام و آبان عسکری بازیگران شنای پروانه هستند.

سرمایه‌گذاری این فیلم را محمدصادق رنجکشان بر عهده داشته و سید مازیار هاشمی مجری طرح این فیلم سینمایی است.

شنای پروانه سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه مردم را از سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر دریافت کرد.


نقد فیلم شنای پروانه | خون، خیانت و شیشه

بر اساس واکنش‌های منتقدان و تماشاگران فیلم‌ ها در سینماهای مردمی می‌توان گفت که شنای پروانه یکی از آثار محبوب و موفق سی‌وهشتمین جشنواره فیلم فجر است. برای نقد فیلم شنای پروانه، اولین فیلم بلند محمد کارت، با فیلیمو شات همراه باشید.


در سال‌های گذشته، فیلم‌هایی چون «متری شیش و نیم»، «ابد و یک روز» و «مغزهای کوچک زنگ‌زده» را تماشا کرده‌ایم که هم موردتوجه هیأت داوران و منتقدان قرار گرفتند و هم مورد استقبال تماشاگران. انتظار می‌رفت که در جشنواره امسال هم تعدادی از کارگردانان به این جنس فیلمسازی روی بیاورند، همان‌طور که در سال‌های گذشته آثار سینماگرانی مانند اصغر فرهادی موردتوجه فیلمسازان جوان و کسانی قرار می‌گرفت که برای بار اول فیلم می‌ساختند و قبل‌تر از آن، فیلم‌های کیارستمی این وضعیت را داشتند. با این پیش‌فرض، فیلم «شنای پروانه» را می‌توان در امتداد همین جریان تازه در سینمای ایران قلمداد کرد.

نکته مهم در مورد فیلم محمد کارت این است که فیلمساز وقتی سراغ آدم‌های فرودست جامعه می‌رود، سعی می‌کند شرایط را عمیق‌تر بررسی کند و نقدی به خانواده و زندگی شخصیت‌های حاضر در آن جغرافیا هم داشته باشد.

نکته مهم در نقد فیلم شنای پروانه اثر محمد کارت این است که فیلمساز وقتی سراغ آدم‌های فرودست جامعه می‌رود، سعی می‌کند شرایط را عمیق‌تر بررسی کند و نقدی به خانواده و زندگی شخصیت‌های حاضر در آن جغرافیا هم داشته باشد. دیگر جنبه مهم فیلم، عبور از جنجال‌های رایج در فضای مجازی در خصوص بزهکاری، پرداختن به ماجرای فیلم سیاه و باج‌گیری است و نهایت با دست گذاشتن روی قضیه آبرو و غیرت سعی می‌کند وارد لایه داستانی عمیق‌تری شود که از آن می‌توانیم تحت عنوان یک پیگیری شخصی با تاکید بر روی فردیت کاراکتر یاد کنیم.

جواد عزتی در نمایی از فیلم شنای پروانه

در سینمای ایران قبل از انقلاب هم فیلم‌هایی مثل «قیصر» را داشتیم؛ قیصر تصمیم می‌گیرد به جای پناه بردن به قانون، انتقام شخصی‌اش را بگیرد. یا فیلمی مثل «کندو» که کاراکتر اصلی‌اش از جنوب شهر شروع به حرکت می‌کند و طی مسیرش به سمت شمال شهر، به درک تازه‌ای از خویش می‌رسد. حتی در فیلم‌های مشهور سینمای جهان، مثلا «شب‌های کابیریا» می‌بینیم که کابیریا با تجربه کردن ماجراهایی که از سر می‌گذراند، وارد لایه‌های عمیق و زیرین جامعه در جنوب شهر می‌شود و حتی تا زاغه‌نشینی و کارتن‌خوابی هم پیش می‌رود.

در نمونه‌ای دیگر، حالا فیلمساز در «شنای پروانه» به جای رفتن به سراغ تم انتقام، تصمیم می‌گیرد تا جستجویی شخصی را آغاز کند و همین سیر کشف شخصی که کاراکتر در پی آن است، تماشاگر را به سمتی می‌کشاند که به درونیات شخصیت و دنیای اطرافش نیز پا بگذارد. درنتیجه همین سیر، در پایان با وارستگی و درک تازه‌ای در شخصیت نسبت به هویت و وجود خویش مواجه می‌شویم.

گذشته از این که همه بازیگرها (چه ستاره‌ها در نقش‌های اصلی و چه نام‌های کمتر شناخته‌شده در نقش‌های فرعی)، کار خود را به خوبی انجام داده‌اند، فیلم ریتم و شتاب به‌اندازه‌ای دارد که علاوه بر تدوین خوب، مدیون سیر وقایع و حوادثی است که پی‌درپی رخ می‌دهند و قصه هیچگاه از نفس نمی‌افتد. فیلمبردار هم زحمت زیادی می‌کشد برای اینکه فضای تیره و تار از حالت کارت پستالی خارج شود و قاب‌های فیلم را عموما به شیوه عکاس‌های اجتماعی نامی می‌بندد؛ مانند آنچه که در عکس‌های شهری کاوه گلستان دیده‌ایم.
در مجموع نقد فیلم شنای پروانه اولین فیلم بلند محمد کارت اثر قابل قبولی است؛ احتمالا بهترین فیلمی که طی دو روز اول جشنواره ۹۸ دیده‌ایم. امیدواریم در آینده، فیلم‌های بزرگتر و کاملتری از این فیلمساز ببینیم یا حداقل شاهد گام برداشتن او به سمت عرصه‌های تازه‌تر باشیم.


امیر آقایی در نقش‌های منفی سریال «آقازاده» و فیلم «شنای پروانه»؛ نزدیک به هیولا


نقد فیلم شنای پروانه ساخته محمد کارت و موج جدید فیلم‌های پایین‌شهری | جمع پایدار تا پای دار!

فیلم موبایلی زن یکی از گنده‌لات‌های پایین‌شهر تهران در استخر لو می‌رود. اوضاع می‌ریزد به هم و هاشم از سر غیرت زنش را می‌کشد. کار می‌کشد به دادگاه، قصاص و تلاش برای جلب رضایت. شرط رضایت می‌شود این که ته‌ ماجرا را در بیاورند و پیدا کنند چه کسی آن فیلم را گرفته و لو داده. این می‌شود وظیفه حجت برادر اهل هاشمِ خلافکار که زندگی‌اش را به او مدیون است و برای نجات برادرش از زیر تیغ باید شهر را زیر و رو کند. با هر قدمی که برمی‌دارد، حجت چیزهایی را می‌فهمد که با دانستن آن‌ها دیگر نمی‌تواند همان آدم سابق باشد.
این خلاصه داستان «شنای پروانه» بود که خیلی سریع، مانند پرده اول خود فیلم، مرورش کردیم تا برسیم به اصل مطلب. برنده جایزه بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، چند سیمرغ و نامزدی دیگر و کلی جنجال و جدل مطبوعاتی بر سر مقایسه با فیلم‌هایی چون «مغزهای کوچک زنگ‌زده» و «متری شیش و نیم» یا شباهت شخصیت اصلی فیلم به وحید مرادی و… به اندازه کافی برای تماشای اولین ساخته محمد کارت کنجکاوی‌برانگیز است. برای همین می‌شود فهمید که چرا برای بازگشایی سینماها با اکران «شنای پروانه» اصرار و تاکید وجود داشته‌؛ فیلمی که نشان می‌دهد موج برخاسته از پایین شهر در سینمای ایران به این زودی‌ها فروکش نخواهد کرد.

نقد فیلم شنای پروانه

همه چیز درباره فیلم شیشلیک در جشنواره فجر ۹۹


می‌پرسید قضیه چیست و چرا سینمای ایران گیر داده به پایین‌شهر؟ دلیل منفرد و مجردی ندارد؛ طبعا بخشی‌اش برمی‌گردد به موفقیت «ابد و یک روز» و این که سینمای ایران همیشه به دنبال تکرار چندباره فرمول‌های موفقیت بوده و هست. کدام فیلم موفق (موفقیت در تعریف جامع و کامل یعنی هم فروش گیشه، هم تحسین منتقدان و هم جوایز متعدد) را به یاد نمی‌آورید که سینمای ایران تا چند سال تحت‌تاثیر آن قرار نگرفته باشد؟ فقط این نیست. سعید روستایی سرزمین تازه‌ای را کشف کرد اما نفرات بعدی شبیه جویندگان عصر استعمار از راه رسیدند و سهم خودشان را برداشتند. در نتیجه، تصویر “پایین‌شهر” تازه در سینمای ایران فیلم به فیلم خشن‌تر، چرک‌تر و سیاه‌تر شد و به‌جای خلق اتمسفر استعاری برای توصیف یک شهر رو به زوال، به تدریج شاهد کنار هم قرار گرفتن و بازتعریف عناصر ژانر به صورت بومی بودیم، طوری که حالا می‌شود “فیلم لاتی” را به‌عنوان معادلی ایرانی برای فیلم جنایی (Crime Movie) در نظر گرفت. این را هم نباید فراموش کرد که قبلا عریان‌ترین تصویر ممکن از همنشینی فقر و بزهکاری را در موج فیلم‌های خیابانی دهه پنجاه دیده بودیم و این گرایش به پایین‌شهر خیلی هم کشف تازه‌ای نیست، فقط با گذشت زمان، تصویر طبقه فقیر و حاشیه‌نشین تغییر کرده.


زمینه‌‌های فرامتنی هم برای داغ شدن بازار فیلم‌های لاتی وجود دارد. کافی است همین الان بروید سراغ اخبار حوادث تا ببینید که در چند روز یا چند ساعت گذشته چند مورد قتل، تجاوز، سرقت، قاچاق، زورگیری، اسیدپاشی و… بیخ گوشمان اتفاق افتاده. عجیب نیست که چنین شرایطی در قصه‌ها و نسخه‌های خیالی از شهر بازتاب پیدا کند؛ مخصوصا وقتی که مطالبات و دغدغه‌های طبقه متوسط امکان طرح در گفتمان رسمی را ندارد و نمایندگان این طبقه به ناچار در سیکل معیوب فیلم‌های آپارتمانی گیر افتاده‌اند. از طرف دیگر، بازنمایی جنایت هم که با سرگرمی پیوند دیرینه‌ای دارد… . بهتر است به جای بحث کردن درباره لات‌بازی برویم سراغ فیلمی که با هدف نمایش آن ساخته شده.

فیلم، در طول مدت نمایش چند بار خودش را بالا می‌کشد و از خطر سقوط و ناامید کردن مخاطب می‌گریزد.

در رابطه با نقد فیلم شنای پروانه چیزی که جلب توجه می‌کند، ذوق‌زدگی و هیجان برای نمایش نادیده‌های هولناک از یک اتمسفر آلوده به فساد و تباهی است، نه به آن معنایی که مثلا از یک فیلم جنایی و نوآر در تعریف ژانر سراغ دارید؛ اینجا نگاه به پایین‌شهر و لات‌بازی ناخودآگاه جنبه‌ای توریستی پیدا می‌کند و انگار که قرار است با نشان دادن چیزهایی که فیلم‌های قبلی جرئتش را نداشته‌اند، فیلمساز اصطلاحا لاتی‌ خودش را پر کند. چون این تور سینمایی جذاب و سرگرم‌کننده از کار درآمده، تماشاگر اعتراضی ندارد و شاید ته دلش دنبال دیدن خون و قمه‌ بیشتر هم باشد. این مسئله وقتی جنبه تاریک‌تری به خودش می‌گیرد که با پیشرفت روند قصه و پشت سر گذاشتن موقعیت‌ها احساس می‌کنید که راوی داستان هم مانند شخصیت اصلی چنان به این وضعیت عادت کرده که با غیرانسانی‌بودن اوضاع، مشکل خاصی ندارد! درست جایی که چنین رویکردی می‌رود به سمت خطرناک شدن، «شنای پروانه» با تعریف فردیت و وجدان اجتماعی برای شخصیت اصلی‌اش نجات پیدا می‌کند.


فیلم، در طول مدت نمایش چند بار خودش را بالا می‌کشد و از خطر سقوط و ناامید کردن مخاطب می‌گریزد. با قبولاندن یک فرض نه‌چندان منطقی و معقول برای راه انداختن درام (پیدا کردن عامل انتشار ویدیوی کذایی و بی‌تفاوت گذشتن از کنار جنایت اصلی) فیلم پیش می‌رود و زود می‌فهمید که به شکل مکانیکی و عیان قرار است منزل‌های مختلف را برای حل معما طی کنیم. از جایی به بعد چون اطلاعات و موقعیت‌ها به درام عمق نمی‌دهد، این کارکرد روایی در فیلمنامه تاثیرش را از دست می‌دهد. اما پیش از آن که ارتباط مخاطب با قصه و شخصیت قطع شود، با رو کردن برگی تازه و یک پیچ دیگر فیلم دوباره جان می‌گیرد.
می‌شود بیشتر بحث کرد درباره نگاه اجتماعی نه‌چندان مترقی فیلم و این که با رویکرد محافظه‌کارانه و شاید تقلیل‌یافته‌ نسبت به جرایم سازمان‌یافته و ارتباطش با قدرت، دنبال هیچ‌گونه چالش یا تقابلی با گفتمان رسمی حاکمیت نیست. اما آنچه به نتیجه نهایی کار اعتبار می‌دهد، بها دادن به فردگرایی و شخصیتی است که پای تصمیم‌های دراماتیک خودش و هزینه آن‌ها می‌ایستد. همین نکته باعث اهمیت «شنای پروانه» در سینمایی شده که سال‌هاست تحلیل اجتماعی و هویت فردی را با انفعال و اختگی تاخت زده.

نمایی از فیلم شنای پروانه

فراتر از تماشای یک فیلم استاندارد و به‌اندازه، با دیدن «شنای پروانه» حساب کار دستتان می‌آید که بازار فعلی سینمای ایران چه چیزی را در قالب “درام با مایه‌های اجتماعی” می‌پسندد.

نکته دیگر درباره نقد فیلم شنای پروانه، اولین فیلم بلند محمد کارت، تناسب میان تمام عناصر و اجزای آن است. به گونه‌ای که «شنای پروانه» تقریبا در هیچ بعدی واجد امتیاز ویژه یا فوق‌العاده‌ای نیست و در عوض قدرتش را از چفت شدن عناصر کنار هم و میانگین قابل اعتنای آن‌ها می‌گیرد. می‌شود این موضوع را در بازی‌های فیلم هم مشاهده کرد. متعادل‌ترین اجرا را جواد عزتی در نقش اصلی دارد که به دلیل پرکاری‌های یکی دو سال اخیر خیلی به چشم تماشاگرها نمی‌آید. سایر بازیگرها هم از فرصت موجود برای دیده‌شدن حداکثر استفاده را کرده‌اند و در نتیجه شاهد مجموعه‌ای از نقش‌آفرینی‌های به اصلاح عامیانه “جایزه‌بگیر” هستیم که الان به دلیل وجه نمایشی و بیرونی نقش‌ها حسابی به چشم می‌آیند و به مرور زمان تاثیرشان را از دست می‌دهند. البته در این میان باید به حضور مهدی حسینی‌نیا در نقش مصیب، دیگر لات قصه هم اشاره کرد که به طرز غافلگیرکننده‌ای قانع‌تان می‌کند یک شرور واقعی در مقام نابازیگر است!

در میان فیلم‌های به نمایش درآمده در جشنواره فجر سال ۹۸، «شنای پروانه» نه بهترین فیلم بلکه نزدیک‌ترین اثر به خواست عموم تماشاگران و سلیقه حاکم بر جریان اصلی امروز سینمای ایران بود. پس فراتر از تماشای یک فیلم استاندارد و به‌اندازه، با دیدن آن حساب کار دستتان می‌آید که بازار سینمای ایران در حال حاضر چه چیزی را در قالب “درام با مایه‌های اجتماعی” می‌پسندد.

توضیح: عنوان مطلب اشاره دارد به یکی از دیالوگ‌های فیلم که در دورهمی لات‌ها و پای بساط نوشخواری از جانب آن‌ها ادا می‌شود.


واکنش‌های اولیه منتقدان به شنای پروانه در جشنواره فجر ۹۸

به نظر می‌رسد در روز دوم جشنواره به فیلمی رسیده‌ایم که منتقدان در پردیس ملت و تماشاگران در سینماهای مردمی بر سر آن به اتفاق‌نظر نسبی رسیده‌اند. «شنای پروانه» اولین فیلمی است که در روز دوم به نمایش درآمد و کمتر کسی را در میان منتقدان عصبانی یا ناامید کرد. می‌توان گفت واکنش اکثر منتقدان به «شنای پروانه» این است که با فیلمی استاندارد و قابل‌قبول مواجهیم. نمایش جسورانه فضاهای خشن پایین‌شهر، دوربین پرتنش و موقعیت‌های ملتهب مهم‌ترین ویژگی‌های فیلم است.
قصه یا یک قتل ناموسی آغاز می‌شود و بعد با روایتی نوآر در خیابان‌ها برای یافتن یک معما همراه می‌شویم.
جواد عزتی، امیر آقایی، پانته‌آ بهرام به همراه لشگری از نابازیگران به روایت محمد کارت در اولین فیلم بلندش جان بخشیده‌اند.
در ادامه، واکنش اولیه تعدادی از منتقدان به شنای پروانه را در فیلیمو شات مرور می‌کنیم.

علی ملاصالحی: اولین تجربه محمد کارت، یک نوآر معمایی است که لباس فیلم اجتماعی پوشیده. حالا فیلم‌های مرتبط با طبقه‌ فرودست، با سعید روستایی و حالا محمد کارت درحال تجربه بهترین دورانشان هستند.

مریم قربانی‌نیا: اولین فیلم بلند محمد کارت (با قصه‌ای پرکشش و بازی خوب بازیگران) را می‌توان بهترین فیلم جشنواره تاکنون دانست. هرچند به نظر می‌رسد که از «مغزهای کوچک زنگ‌زده» ایده گرفته است، اما کارت ثابت کرد همچون آثار مستندش توانایی خلق آثار داستانی را هم دارد. «شنای پروانه» با ریتم درست و فرازوفرود به‌جا و گره‌هایی که به‌موقع شکل می‌گیرد و توسط مخاطب قابل پیش‌بینی نیست، در کنار بازی قابل‌تحسین بازیگران به‌ویژه جواد عزتی و کارگردانی خوب، فیلمی را شکل داده که موفقیت و گیشه خوبی را می‌توان برایش پیش‌بینی کرد.

بهنام شریفی: به‌عنوان فیلم اول، «شنای پروانه» اثر قابل‌توجهی است؛ هرچند ردپای سینمای روستایی و سیدی در این فیلم دیده می‌شود. پاره‌ای بی‌منطقی‌ها در روایت دیده می‌شود. افتتاحیه اثر انرژی بالایی دارد. جستجوی حجت به دنبال کسی که ویدئوها را منتشر کرده، نقطه ثقل روایت را به جهتی دیگر می‌برد؛ جستجویی به دنبال هویتی مخدوش. محمد کارت پس از تجربه‌های خوبش در سینمای مستند، گام اول را در سینمای داستانی محکم برداشته است.

کتایون کیخسروی: با نمایش «شنای پروانه» یخی که در روز اول جشنواره وجود داشت، آب شد؛ چرا که این فیلم، ریتم نسبتا خوشایند، داستانی نسبتا قابل توجه و بازی‌های خوبی دارد. هرچند بازی‌های خوب دو بازیگر مرد اصلی فیلم متداوم نیست.
جواد عزتی کار سختی به عنوان بازیگری دارد که تقریبا در تمام صحنه ها حضور دارد اما او هنوز برای کسی که ۵ سال را پشت میله های زندان گذرانده، زیادی اتوکشیده است. کارگردان توانسته حتی از بازیگرهای نقش‌های کوتاه، بازی‌های خوبی بگیرد.

امین مبینی: روز دوم جشنواره و «شنای پروانه» که بالاخره چراغ اول را روشن کرد. در سینمای رئالیستی، هرگاه فیلمساز درباره جهانی فیلم بسازد که آن را به نحوی تجربه کرده است و از آن شناخت مستقیم دارد، شانس بالایی برای موفقیت دارد. افزون بر آن‌که محمد کارت از همین فیلم نخست، ضرب شست خود را نشان داده. کارگردانی مسلط و قدرتمندانه «شنای پروانه» باعث می‌شود در طول زمان ۱۲۰ دقیقه‌ای فیلم حواسمان کمتر به ایرادات فیلمنامه پرت شود. جواد عزتی بی‌شک از شانس‌های اصلی جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد خواهد بود.

سید آریا قریشی: در سینمایی که عموماً از خلق قهرمان می‌ترسد، کارت در اولین ساخته‌اش قهرمان خلق می‌کند. دستمایه اولیه فیلم، پتانسیل زیادی برای تبدیل به اثری در همدلی با ضدقهرمان عصبی داشت اما کارت (علی‌رغم تصویر تیره‌وتاری که از شهر نشان می‌دهد و آن را در نورپردازی کم‌مایه سکانس‌های پرتعداد شب شهر می‌بینیم) فردیت قهرمان را برجسته و شخصیتی خلق می‌کند که منفعت فردی را بر مصلحت جمعی ترجیح می‌دهد؛ و این تصویری نیست که چندان در فیلم‌های این سال‌های سینمای ایران دیده باشیم. «شنای پروانه» نه‌فقط در بخش نگاه نو، که در بخش مسابقه هم می‌تواند یکی از مدعیان جشنواره امسال باشد.


نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

2 نظر
  1. رضوانه می‌نویسد

    چرا خواستن تو یک خانواده شلوغ یک نفر با لهجه شهر دیگه صحبت کنه؟ واقعا برای کارگردان متاسفم که فیلم به این جالبی و همچنین خودش رو با این کارش خراب کرده..

  2. رضوانه می‌نویسد

    چرا خواستن تو یک خانواده شلوغ یک نفر با لهجه شهر دیگه صحبت کنه؟ واقعا برای کارگردان متاسفم که فیلم به این جالبی و همچنین خودش رو با این کارش خراب کرده

fosil