نگاهی به قسمت هفتم و هشتم سریال زخم کاری | فراز و فرود

قسمت هفتم زخم کاری و هشتم زخم کاری منتشر شده؛ قصه به نقطه‌ای رسیده که مالک پس از فتوحات گسترده، به تدریج باید در سراشیبی سقوط قرار بگیرد. برای بررسی این قسمت‌ها با فیلیمو شات همراه باشید.

بعد از تاخیر چند روزه و حواشی غیرمنتظره در رسانه‌ها، بالاخره هفته گذشته شاهد انتشار قسمت هفتم و هشتم از سریال زخم کاری بودیم و تاکنون نیمی از قصه را پشت سر گذاشته‌ایم. چه در مقایسه با رمان و چه با نگاه به متن شکسپیر، قصه به نقطه‌ای رسیده که مالک (مکبث معاصر وطنی) پس از فتوحات گسترده، به‌تدریج باید در سراشیبی سقوط قرار بگیرد و با عقوبت گناهان خودش مواجه شود؛ تا به اینجا، با شهوت قدرت و جاه‌طلبی همراه بودیم و حالا نوبت بیداری از یک نشئگی خوشایند است. در ادامه، قسمت هفتم و هشتم سریال زخم کاری را مرور می‌کنیم.


همه چیز درباره سریال زخم کاری + نقد و بررسی

سعید چنگیزیان، منوچهر علی‌پور و هانیه توسلی در نمایی از قسمت هفتم سریال زخم کاری

قسمت هفتم سریال زخم کاری با پایان پرتنش و تکان‌دهنده‌اش به یکی از محبوب‌ترین قسمت‌های سریال تا به اینجا تبدیل شده. جایی که مالک (با بازی جواد عزتی) با یورش به دفتر هولدینگ ریزآبادی و از میدان به در کردن رقبا، که حاصل مدت‌ها نقشه و دسیسه بود، قدرت را به‌دست گرفت و مخالفانش یعنی ناصر (با بازی سعید چنگیزیانمنصوره (با بازی هانیه توسلی) و میرلوحی (با بازی منوچهر علیپور) را وادارد به فرار کرد. این بخش از فیلمنامه تقریبا معادل جایی است که مکبث قصر مک‌داف را به آتش می‌کشد و با قتل خانواده فایف، تمام مخالفانش را از مُلک اسکاتلند می‌راند، که بعد از قتل پادشاه دانکن مدعی تسخیر آن شده. بعد از آن، تراژدی مکبث روند دیگری را طی می‌کند و وجوهات تاریک هم‌آغوشی با قدرت آشکار می‌شود.

اگر قسمت هفتم سریال زخم کاری را با متن رمان مقایسه کنیم، تقریبا فقط بیست دقیقه آخر به‌طور مستقیم از کتاب بیرون آمده (آن‌هم در حد چند صفحه و بیشتر مبتنی بر شرح و توصیفات کلی موقعیت) و آنچه که پیش از فینال می‌بینیم، حاصل تلاش تیم نویسندگان برای توسعه‌ داستان است. روندی که احتمالا در قسمت‌های بعدی هم با شدت بیشتری ادامه پیدا می‌کند، چرا که کاشته‌های جدید در روند سریال، حالا دارد به ثمر می‌نشیند و در نیمه دوم باید بخشی از بار دراماتیک را منتقل کند؛ مخصوصا که در رمان بیست زخم کاری، هرچه به پایان نزدیک‌تر می‌شویم فضا ذهنی‌تر و تمرکز روی شخصیت مالک بیشتر می‌شود و دیگر شخصیت‌ها در حاشیه قرار می‌گیرند.

قسمت هفتم سریال زخم کاری با این مکانیزم عمل می‌کند که مخاطب هنوز نمی‌داند قدرت، هوش و خباثت مالک تا چه حد است؛ تا کجا پیش می‌رود، چقدر از گفته‌ها و رفتارهای قبلی‌اش از روی نقشه بوده و چقدر از شخصیت‌های دیگر کینه دارد. مسیر قصه طوری شروع می‌شود که به نظر می‌رسد مالک در آستانه‌ گیر افتادن در چنبره ناصر و منصوره است و شاید طرف مقابل، دست بالا را داشته باشد. به‌تدریج، همه‌چیز روشن می‌شود و در نهایت آماده‌ایم برای یک نبرد. بی‌دلیل نیست که خیلی از بینندگان سریال، این قسمت از زخم کاری را با قسمت‌های معروف بازی تاج‌وتخت، بریکینگ بد یا خانه پوشالی مقایسه کرده‌اند. طبعا چنین قیاسی مع‌الفارق است، اما الگوی مشابهی که در همه موارد کار می‌کند، بر غافلگیر کردن مخاطب با نمایش حجم بالایی از پلشتی اتکا دارد؛ آن‌هم در شرایطی که این میل جذاب به کسب قدرت، حتی بیننده‌ را هم تحت تاثیر قرار می‌دهد، بیننده‌ای که به‌طور معمول در زندگی روزمره‌اش بیشتر با ضعف و سرخوردگی سروکار دارد تا تحمیل اراده‌اش به دیگران. این روایت طوفانی و حضور همچنان موثر جواد عزتی موجب شده که تاثیر صحنه حتی کمبودهای متن و اجرا را هم بپوشاند و قسمت هفتم سریال زخم کاری در اوج تمام شود.

مرور کارنامه بازیگری جواد عزتی

درباره رعنا آزادی ور و نقش‌آفرینی‌اش در زخم کاری

رعنا آزادی‌ور و جواد عزتی در نمایی از قسمت هفتم سریال زخم کاری

در قسمت هشتم، وضعیت فرق می‌کند؛ درام وارد نیمه دوم شده و طبعا مثل هر تراژدی دیگری، سیر قصه و اتفاقات دیگر صعودی نیست. همچنین با کنار رفتن چند مهره اصلی از صحنه، میدان به سایر شخصیت‌ها می‌رسد که تا پیش از این حضور کمرنگ‌تری داشتند. مشخصا کاراکترهای کیمیا (با بازی الهه حصاریمیثم (با بازی مرتضی امینی‌تبار) و مائده (با بازی سارا حاتمی)، که در سریال از نو تعریف و بسط داده شده‌اند، در این مرحله از داستان نقش پررنگ‌تری پیدا کرده‌اند، اما سوال اینجاست که بار درام و خرده‌داستان‌های طراحی‌شده چقدر با کاراکترها تناسب دارد؛ به‌ویژه وقتی‌که در معرض مقایسه با شخصیت‌های کلیدی قرار می‌گیرند. نکته اینجاست که این فضا دادن به پلات‌های فرعی اگر برای مخاطب به‌اندازه کافی جذاب و گیرا نباشد و از نظر مکانیکی در کلیت درام خوب چفت نشود، مخصوصا در شرایطی که خط داستانی اصلی انتظارات را بالا برده، شاید تاثیر عکس داشته باشد و در تداوم ارتباط مخاطب با قصه اخلال ایجاد کند.

از اینجا به بعد، چیزی که برگ برنده سازندگان زخم کاری در همراه کردن مخاطب خواهد بود، با توجه به تلخ و تاریک‌تر شدن روند تراژیک در منبع اصلی اقتباس، پیش‌بینی‌ناپذیر بودن نقش و تاثیر شخصیت‌ها و داستان‌های فرعی تعریف‌شده برای نسخه سریال است؛ هرچقدر در این زمینه با خلاقیت بیشتری عمل شده باشد و روند به‌گونه‌ای طی شود که در موقعیت‌های تازه نیز همدلی مخاطب با کاراکترها پابرجا بماند، امیدواری‌ها نسبت به زخم کاری بیشتر خواهد شد. از اینجا به بعد، کار برای سازندگان سریال هم درست مانند خود مالک لحظه‌به‌لحظه سخت‌تر می‌شود و هر اشتباه کوچکی شاید دستاوردهای قبلی آن‌ها را با خطر مواجه کند. در گام اول، باید ببینیم که ارجاع نه‌چندان پنهان به رومئو و ژولیت، دیگر متن مشهور شکسپیر، در بحث عشق نو جوانانه میان مائده و میثم و آن کاسه بزرگ ماست‌و‌خیار مسموم به کجا می‌رسد و چه اثری بر روی خط داستانی اصلی می‌گذارد و بعد هم ببینیم که برای کاراکتر کیمیا چه سیری در نظر گرفته شده است.

مصاحبه با الهه حصاری بازیگر سریال زخم کاری

آنچه سریال های جدید نمایش خانگی از مفهوم زنانگی آشکار می‌کنند

الهه حصاری در نمایی از سریال زخم کاری

مصاحبه با سیاوش طهمورث


نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil