شوخی با تاریخ

سریال قبله عالم از حیث بصری و زیبایی‌شناسی تصویری کم نگذاشته و طراحی صحنه و لباس و لوکیشن و نورپردازی‌های حرفه‌ای آن می‌تواند مخاطب را به لذت بصری برساند.

رضا صائمی
فارغ از اینکه بخواهیم درباره کیفیت یا موفقیت و شکست سریال قبله عالم سخن بگویم، این مجموعه و نوع مواجه با تاریخ در آن واجد جسارت و خلاقیت است که جای آن خالی بود. سریال‌های تاریخی کمدی داشتیم، نمونه موفقش سریال سلطان و شبان اما داستانی خیالی بود که در بستر تاریخ روایت می‌شد، یا نمونه سینمایی‌اش فیلم کفش‌های میرزا نوروز؛ اما در سریال قبله عالم با خود تاریخ و وقایع و شخصیت‌های آن شوخی شده که نمونه‌اش را نداشتیم. جالب اینکه سریال قبله عالم فارغ از اینکه روایتی فانتزی از تاریخ است، اما به قواعد ژانر تاریخی پایبند نیست و آن را در هم می‌شکند، که بخشی از طنز ماجرا نیز برساخته همین ساختارشکنی ژانری است؛ مثلا لحن و بیان و شیوه گفتار شخصیت‌های تاریخی در این مجموعه که با لحن و بیان مردم امروزی مماس است.

حامد کمیلی و هادی کاظمی در سریال قبله عالم

البته این شیوه بیان به‌نوعی در قهوه تلخ هم قابل ردیابی است، اما در آنجا هم با یک قصه فانتزی در دل یک برهه تاریخی مواجه هستیم نه وقایع و شخصیت‌های واقعی. از این حیث می‌توان گفت که سریال قبله عالم به‌نوعی رئالیسم تاریخی را هم در کمند کمدی خود قرار داده و آن را به هجو می‌گیرد. از یک‌سو، با سویه‌های رئالیستی تاریخی مواجه هستیم اما با یک بازنمایی کمیک که خارج از واقعیت تاریخی صورت‌بندی و روایت می‌شود. در واقع سریال قبله عالم هم با تاریخ شوخی می‌کند هم ژانر تاریخی. شاید این خود نوعی ضد ژانر باشد که با هجو قواعد ژانر، کمدی خلق می‌کند. ضمن اینکه با دست انداختن قواعد ژانر، انتظارات مخاطب را به هم می‌ریزد که از این موقعیت، ظرفیتی برای کمدی خلق می‌کند.

سریال قبله عالم به سراغ ناصرالدین‌شاه می‌رود که به نوعی سلبریتی پادشاهان قاجار است. بیشترین فیلم‌ها چه جدی چه شوخی با محوریت شخصیت او ساخته‌شده و البته علاقه او به سینما و قرار گرفتنش مقابل دوربین هم در این توجه بی‌تاثیر نیست، اما در اینجا با متفاوت‌ترین ناصرالدین‌شاه مواجه هستیم که حامد کمیلی از پس بازی آن برآمده. حضور هادی کاظمی به‌عنوان صدراعظم در کنار او نیز یک زوج کمدی متفاوتی خلق کرده اما شقایق دهقان در قد و اندازه مهد علیا نیست. دلیل این را هم می‌توان در همان نگاه و ژانر قصه هم دانست که بازیگر بین تیپ‌سازی و شخصیت‌پردازی در نوسان است و ممکن است نتواند به نقطه تعادل بین آنها برسد.

تازه بودن فضای قصه و سریال هم مزید بر علت است. اساسا زمان می‌برد تا هم خود سریال به زبان و بیان اصیل خود دست یابد و ضعف‌های خود را در این تجربه تازه بشناسد. مثلا راوی بودن امیرکبیر با لحن شوخی ممکن است برخورنده به نظر برسد و اعتبار تاریخی او را مخدوش کند، اما با توجه به ضعف‌ها و کاستی‌ها و ابتذالی که در سلسه قاجار سراغ داریم شوخی و حتی هجو آنها چندان برخورنده نیست؛ اما مخاطب همان مردمی هستند که قهرمان‌های تاریخی خود را دوست دارند و از کاریکاتوری شدن آنها دلخور می‌شوند لذا شوخی با امیرکبیر اگر حذف شود با کمدی مطلوب‌تری مواجه خواهیم شد اما در عین حال سریال قبله عالم تجربه لازمی بود که در ژانر تاریخی به آن نیاز داشتیم به ویژه اینکه تعلیق جذابی را هم در کانون کمدی خود قرار می‌دهد. جستجوی ناصرالدین‌شاه برای یافتن اکسیر حیات. همین گزاره می‌توان نقطه هدف سریال باشد که در پس آن می‌تواند پراکندگی قصه را به نقطه انسجام رساند.

به‌خصوص اینکه سریال از حیث بصری و زیبایی‌شناسی تصویری کم نگذاشته و طراحی صحنه و لباس و لوکیشن و نورپردازی‌های حرفه‌ای آن می‌تواند مخاطب را به لذت بصری از تماشای آن برساند. می‌گویند تاریخ را فاتحان می‌نویسند، اما در اینجا طنازان به روایت تاریخ نشسته‌اند و با دست‌کاری در آن، ضمن سرگرمی ممکن است ذهن مخاطب را با این پرسش مواجه کند که شاید بتوان تاریخ را به گونه‌ای دیگر روایت کرد که به‌جای تراژدی کمدی باشد. تجربه منوچهر محمدی به‌عنوان تهیه‌کننده فیلمی مثل مارمولک می‌توان در کنار پدر و پشتیبان بودن به حامد محمدی کمک کند تا کمدی تاریخی فانتزی بسازند که کمتر تجربه شده است. ضمن اینکه در لابه‌لای قصه آن شاهد طعنه و کنایه‌هایی نسبت به مسائل جامعه امروز هستیم که آن را به یک کمدی انتقادی نزدیک می‌کند.

قبله عالم

نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

fosil