نقد فیلم هملت

فیلم هملت کوزینتسف پانتومیم نیست ولی خیلی کم دیالوگ‌تر از خود اثر است.

گریگوری کوزینتسف، کارگردان بزرگ روسی، کارش را با تئاتر آغاز کرد و همواره به شکسپیر علاقه فراوانی داشت. کوزینتسف در دوران تئاتری‌اش علاقه شدیدی به اجرای هملت در قالب پانتومیم داشت ولی هرگز موفق به انجام این کار نشد. تنها سال‌ها بعد بود که بالاخره توانست به آرزویش برسد، ولی در مدیومی متفاوت: سینما. البته فیلم هملت کوزینتسف پانتومیم نیست ولی خیلی کم دیالوگ‌تر از خود اثر است. به شکلی که اجراهای معمولی از شاهکار شکسپیر معمولا ۵ ساعت طول می‌کشد ولی زمان فیلم کوزینتسف تنها ۲ ساعت و ۱۵ دقیقه است.

فیلم هملت

کوزینتسف در طراحی اثرش دقت و وسواس زیادی به خرج داد به خصوص که درباره شکسپیر و به ویژه هملت تخصص زیادی داشت و چندین کتاب درباره شکسپیر به روسی به چاپ رسانده بود که امروز هم جزو منابع مطالعاتی مهم است. فیلم هملت این کارگردان روسی در سال ۱۹۶۴ ساخته شد، تنها چند سال پس از ساخت هملت نسخه لارنس الیویه. مقایسه این دو هملت و دو قطبی شدن علاقه‌مندان شاهکار شکسپیر بین این دو اقتباس همواره بحث‌های زیادی را به وجود آورده است. عده‌ای سبک استودیویی ولی وفادارتر الیویه را با کات‌های متعدد و فضاهای کلاستروفوبیک می‌پسندند و عده‌ای میزانسن‌های پویا و فضاهای باز و فیلمبرداری در طبیعت کوزینتسف را.


نگاهی به فیلم کارمند شیفت شب | کنجکاوی، قتل، معما


کوزینتسف خودش در این‌باره معتقد بود که زبان شکسپیر با پس‌زمینه طبیعت معناهایی عمیق‌تر و حس و حالی بسیار شاعرانه‌تر می‌یابد. تلاش کوزینتسف برای استفاده از نماهای طولانی (متوسط هر نما ۲۴ ثانیه) توانسته امکان درگیر شدن بازیگرها با فضا را بدهد، فضایی که معمولا بزرگ و وسیع است. کوزینتسف البته برخلاف اقتباس الیویه که تقریبا تمامی رویکردهای سیاسی شاهکار شکسپیر را کم یا حذف کرده بود، بر این بخش‌ها تاکید می‌کند. فیلم پُر است از مردمی که با لباس‌های مندرس در حال رفت‌وآمدند و خیلی از دیالوگ‌های سیاسی نمایشنامه تاکیدهای مهمی در فیلم داشتند. در واقع کوزینتسف درون‌گویی‌های هملت را در پس‌زمینه‌ای وضعیت اجتماعی آن دوران قرار داد و با کمک طبیعت و میزانسن‌های فعال، بیان سینمایی تغزلی‌ای برای شاهکار شکسپیر یافت. نمونه‌ای از هنر ناب کوزینتسف صحنه پایانی فیلم است؛ جایی که هملت زخم خورده، به جای مونولوگ طولانی شکسپیری‌اش تنها کلمات «و باقی سکوت است» را می‌گوید و روی صخره‌ای رو به دریا می‌نشیند و منتظر مرگ می‌شود و ما در یکی از زیباترین نماهای تاریخ سینما شاهد مرگ هملت در تنهایی، سکوت و صدای موج‌ها می‌شویم.

فیلم هملت کوزینتسف به خاطر اینکه از ترجمه بوریس پاسترناک اقتباس شده بود، شکل زبانی متفاوتی هم یافت که برای انگلیسی‌زبان‌ها هم به شدت جذاب بود. همه این‌ها همراه شده با موسیقی بی‌نظیر دیمیتری شوستاکوویچ و به همین علت، این فیلم موفقیت‌های بین‌المللی زیادی حتی در انگلستان و آمریکا داشت. پیتر بروک کارگردان مشهور تئاتر انگلستان درباره شاهکار کوزینتسف گفته: «هملت روسی به خاطر بیش از حد آکادمیک بودنش مورد نقد قرار گرفته است و البته این فیلم این‌طور هم هست، ولی با این وجود این فیلم یک امتیاز بسیار بزرگ دارد، همه چیز این فیلم در راستای جستجوی فیلمسازش برای معنای نمایشنامه قرار گرفته و در واقع ساختار فیلم به هیچ وجه امکان جدا شدن از محتوای اثر را ندارد. قدرت فیلم کوزینتسف در توانایی سازنده آن برای درک مفهوم موردنظر خودش با شفافیت تمام است.»

تماشای یکی از بهترین اقتباس‌های سینمایی شاهکار شکسپیر، فیلم هملت را که برای ما ایرانی‌ها هم بسیار خاطره‌ساز است با کیفیت HD و دوبله‌ای ماندگار از دست ندهید.


نظر شما چیست؟

ایمیل شما منتشر نخواهد شد

از اینکه نظرتان را با ما در میان می‌گذارید، خوشحالیم

2 نظر
  1. هادی برادران طهوری می‌نویسد

    با سلام در واقع کوزنتسوف را باید ستایش نمود .به جرات ومی توان اذعان نمود که کوزنتسوف روح شاهکار های کلاسیک را به خوبی درک نموده است.بطور مثال‌از دن کیشوت شاهکار سروانتس اقتباس‌های سینمایی زیادی ساخته شده ولی این کوزنتسوف است که روح تراژیک این اثر به ظاهر کمدی را درک نموده، مرثیه ای برای پایان دوران شوالیه گری و جوانمردی.همانگونه که در نمایی از فیلم قیصر می‌بینیم. قیصر از اولین قتلش به خانه برگشته پس از دیالوگ هایی که با دایی اش صورت می‌گیرد حرفش را اینگونه پایان می‌دهد دوران این حرفها گذشته، اشاره به شاهنامه ای که در دستان دایی اش است و دایی اش با این حرف قیصر شاهنامه را می بندد.مرثیه ای دیگر د مرگ جوانمردی…..

  2. فریبا اکبری می‌نویسد

    بهترین هملت را کارگردان روسیه ساخته شاهکاری است که قابل مقایسه با هیچ کدام از فیلم های هملت ساخته شده نیست کوزینتسف ادبیات شکسپیر را خوب درک کرده انگار خود شکسپیر از قبر بیرون آمده و به کارگردان مشاوره داده هر چند به نظر روی دست شکسپیر بلند شده دیوانه کننده است این فیلم بویژه نمای مونولگی که در کنار دریا میگوید بودن یا نبودن انگار دریا به گونه ای به نیستی هم تعبیر شده وای از این کارگردان دانا و فهیم باید بهش صد داد

fosil