داستان فیلم بمب، یک عاشقانه
در بحبوحه ی جنگ ایران و عراق در سال۱۳۶۷، تهران بی وقفه بمباران می شد. عشق، محبت ، امید، زندگی و ترس از مرگ را در روزهای پر اضطراب آن زمان برای مردمی که درگیر جنگ بودند از بین می برد. اغلب عشق به سختی درک می شود اما مرگ واقعیتی است ترسناک . بمب؛ یک داستان عاشقانه نشان می دهد که عشق و امید چطور حتی در مواجهه با تاریکی مرگ، راهشان را پیدا می کنند.

پشت صحنه فیلم
مشاهده
نبايد بازي سيامك انصاري نديد گرفت انصافا
فیلم دوست دلشتنی و قشنگی بود. دیالوگهای انصاریان هم که انگار مختص اون زمان بود جالب بود. فقط باید گفت که زود ،دیر میشود.
شخصیت پردازی نقش زن و شوهر خیلی ضعیف بود، نه قهرشون قابل درک بود نه عشق آخرش ، در پایانه فیلم اصلا نتونسته بود همذات پنداری بیننده رو با شخصیت های اصلی بیدار کنه و هیچ حس عمیقی از دیالوگ ها گرفته نمیشد.صرفا صحنه های زیبا موسیقی متن قشنگ، و بازی خوب نقش های فرعی فیلم و دیدنی میکرد.
سیامک انصاری عالی بود
خوب بود
یادش خیر دهه شصت در طول عمر تحصیلی ام فقط یکبار یک سیلی ابدار از معلم خوردم اونم یادش بخیر
خیلی قشنگ بود بخصوص سیامک انصاری
عالی
واقعا همه چیز عالی بود،،،،،،یاد ایامی که گذشت
فقط سیامک انصاری
بد نبود
من این فیلم روچند بار دیدم خیلی لذت بردم
خوب بود
بسیار عالی
خیلی زیبا بود .خصوصا پسره که برای خاطر سمانه با کت و شلوار موقع بمباران میرفت پناهگاه. دیالوگهای انصاریان هم که بماند .جالب بود .قدر فرصتاا رو باید دانست و اونچه خداوند به انسان میده رو باید به راحتی پذیرفت .مثل دختر دار شدن اون آقای شمالی .در کل زیبا بود
خیلی خوب بود
قشنگ بود.
عالی
قشنگ بود ۷ از ده
خیلی عالی بود
عالی بود و من کلی بپاش گریه کردم واقعا ارزش دیدن داره
عالی بود
داستان این فیلم منو برد به سالهای جنگ و بمباران وحشت اون موقع.