سریال مانکن

Maankan (Mannequin)

کاوه بر سر دو راهی بین انتخاب عشقش و خانواده اش، خانواده اش را انتخاب می کند. به همتا جواب رد می دهد اما همتا غافل از اینکه چه رازی پشت این جواب کاوه است دلشکسته و غمگین به خانه مادر بزرگش پناه می برد.

کاوه طی قراردادی خود را به کتی 7 میلیارد تومان می فروشد. این مبلغ برای آزادی پدرش که از سر ورشکستگی به زندان افتاده، پرداخت می شود. عروسی کاوه و کتی سر می گیرد.

سلمان پدر کاوه که فکر می کند یک خیر مبلغ بدهی او را پرداخت کرده از زندان آزاد می شود، اما به رفتار کاوه مشکوک می شود. کاوه را تعقیب می کند. همتا ناخواسته وارد ماجرایی می شود.

همتا با ژیلا آشنا می شود. اخگر وارد زندگی همتا می شود. راز بزرگ کاوه برملا می شود.

سلمان متوجه راز بزرگی می شود، کشف این حقیقت برای او قابل درک نیست و کاوه را از خانه بیرون می کند.

خانواده کاوه دلتنگ نبودن او هستند. مادر کاوه سعی دارد با روشن کردن مسائل گذشته برای کتی اختلاف را پایان دهد. همتا وارد دنیای پیچیده ای می شود.

همتا و کاوه یکدیگر را ملاقات می کنند. این دو عاشق حرفهای زیادی دارند از آنچه در این مدت بر آنها گذشته.

کاوه با همتا عهد می بندد که دیگر او را رها نکند. حال کاوه باید به فکر رهایی از اسارت کتی و همتا به فکر رهایی از اسارت اخگر باشد.

کاوه با کمک بهرام به دنبال سرنخ مشکلات همتا می گردند. ابتدای این سرنخ به ژیلا می رسد. با تهدید ژیلا حقایقی روشن می شود.

اخگر برای پیدا کردن همتا دست روی نقطه ضعف او یعنی مادرش می گذارد. با کمک ناپدری نقشه ای می کشند تا همتا به دام اخگر بیفتد. در همین حال صمیمی ترین دوست کتی با کاوه دیدار می کند.

همتا باید انتخاب کند، انتخاب بین مادرش دیدن مادرش یا بودن کنار کاوه.

سریال مانکن ساخته حسین سهیلی زاده با بازی فرزاد فرزین، امیرحسین آرمان، لیندا کیانی و... سریالی است با داستانی عاشقانه و در این اثر می بینید که: همیشه عشق های بزرگ و زیبا، دشمنان بزرگ و مخوف داشته اند.

اکنون نوبت به آن رسیده که کاوه و همتا با هم وارد بازی شوند. بازی خطرناک و اجباری...

رازهای اخگر برملا می شود، رازهایی که همتا در خوابش هم نمیدید...

در شیپور جنگ دمیده می شود. قربانیان در مقابلان زورگویان صف آرایی می کنند.

اخگر به دیدار کتی میرود و از او میخواهد بهرام و همتا را به او تحویل دهد و در عوض پیشنهاد چندین میلیاردی به او می دهد . در این لحظه همتا که منشی شرکت کتی است سر می رسد و می بیند اخگر و نوچه هایش در انجا هستند و پا به فرار میگذارد .

بهرام به همراه رفقای لات خود به ساغ زن اخگر می رود و شیشه های خانه او را میشکنند و او را تهدید میکنند. اخگر که متوجه می شود ژیلا به او خیانت کرده دستور می دهد او را بکشند و فرزندش را هم به خیریه خودش ببرند . همچنین سلمان متوجه می شود که پسرش کاوه چگونه حاضر به ازدواج با کتی شده است و …

در شبی سرنوشت ساز اخگر خط قرمزهایش را اعلام می کند. در این اعلان جنگ لحظه ای غفلت برنده را به بازنده تبدیل می کند.

جنگی به راه افتاده که در آن گردبادی از فریب و وسوسه و انتقام و کینه در حال شکل گرفتن است و دیگر کسی در امان نیست...

پیوند مجدد کاوه با خانواده اش آن هم در کنار همتا، رویای همیشگی کاوه بوده که حال به آن رسیده است. البته رویایی که دوام چندانی ندارد. چون دشمن های زخمی، خشمگین تر از همیشه پشت در رسیده اند.

کینه و انتقام از حد که بگذرد هر برنده ای را بازنده می کند. مخصوصا اگر روش انتقام گیری از کنترل خارج شود و فاجعه بیافریند...

راز بزرگ کتی در مقابل راز بزرگ همتا برملا می شود. ورق برمی گردد و همتا تا عرش فاصله ای ندارد. اما غافل از دشمن زخمی خویش که چون ما به خودش می پیچد.

انتقام و کینه در آستانه شکست در برابر عشق و حقیقت قرار دارند.

روزها و شب های پایان سال، هوا عافلگیر کننده است. چون زمستان و کولاک سهمگین تا نسیم خنک بهاری، با هم آمیخته اند...کاوه و همتا در کشاکش عبور از این ایام غیر قابل پیش بینی هستند.

سریال مانکن با بازی فرزاد فرزین، امیرحسین آرمان، لیندا کیانی و... با داستانی عاشقانه است و در این سریال می بینید که: همیشه عشق های بزرگ و زیبا، دشمنان بزرگ و مخوف داشته اند.

سریال مانکن با بازی فرزاد فرزین، امیرحسین آرمان، لیندا کیانی و... با داستانی عاشقانه است و در این سریال می بینید که: همیشه عشق های بزرگ و زیبا، دشمنان بزرگ و مخوف داشته اند.